۱۳۹۰ مرداد ۹, یکشنبه


پاسخی به ماله کشی مسلمین در باب وحشیگری و خونخواری محمد ابن عبدالله در قتل عام یهودیان

اولین هولوکاستی که یهودیان در طول تاریخ تجربه کرده اند، قتل عام آنها بدست محمد بوده است!


 می دانیم که در چند سال اول ادعای پیامبری محمد، او با یهودیان رابطه بدی نداشت و اصولا جرات اینکه بخواهد با آنها درگیر شود نیز نداشت، چه آنکه یهودیان در جامعه آنروز ثروتمند بوده اند و به دلیل اینکه بعضا سواد داشتند، از جایگاه اجتماعی بالاتری برخوردار بودند و در نتیجه قدرت اجتماعی بالاتری داشتند.

اما وقتی محمد در مدینه قدرت را بدست گرفت، اختلافات او با یهودیان شروع شد، چه انکه یهودیان مدینه او را مسخره می کردند و می گفتند تو دینت را از روی دین ما کپی کرده ای !

ذره ذره این اختلاف شعله ور شد ، تا آنجا که محمد در قامت یک جنایتکار بی رحم و خونخوار تمام عیار ظاهر شد و دست به پاکسازی قومیتی زد و افراد قبیله بنی قریظه را کشت و زنان و کودکان را به عنوان برده فروخت.

وبلاگ نویس فرهیخته ، فرزند ایران عزیز ، در این پست از وبلاگ خودش به تفضیل به این ماجرا پرداخته است: قتل‌ عام بنی‌قریظه بدست محمد فرستاده‌ی الله، یکی از دردناکترین تراژدی‌های تاریخ (شرح مفصل این داستان) ؛ او می نویسد:
واقعه‌ی کشتن تمام مردان قوم یهودی بنی‌قریظه یکی از دردناکترین و غم‌انگیزترین اتفاقات تاریخی است. محمد به بهانه‌ای واهی(حمایت سران این قوم از مشرکان مکه) آنها را در حدود یک ماه محاصره نمود و پس از اینکه تسلیم شدند با هماهنگی با عامل و مزدورش سعد ابن معاذ که رئیس قبیله‌ی اوس بود، با این ادعا که الله حکم داده است باید تمام مردان این قوم گردن زده شوند و زنان و دختران و پسران نابالغ‌شان به کنیزی و بردگی گرفته شوند، همه را در بازار مدینه جمع‌آوری نمود و در حضور و با مشارکت خودش گردن زده شدند و در گورهای دسته‌جمعی دفن شدند.

اینکه محمد دست به چنین جنایتی زده است، موضوعی غیر قابل انکار است و تمامی منابع مسلمانان بر صحت آن اعتقاد دارند.

مساله اینجاست که مسلمین به جای اینکه لختی بیاندیشند و تفکر کنند که آیا یک جنایتکار روانی که چنین جنایتی را مرتکب شده است، لیاقت پیامبر شدن را دارد یا خیر، سعی در ماست مالی این جنایت دارند.

خلاصه دلیل ماست مالی مسلمین به شرح ذیل است:

-         بنی قریظه قصد خیانت داشته اند پاسخ:

در جواب به این ماله کشی باید به صورت خیلی ساده چنین گفت:

     یک اصل خیلی خیلی ساده وجود دارد که سنگ بنای هر دادگاه منصفانه ای است، برای اینکه جرمی صورت بگیرد ، آن جرم باید سه مولفه اساسی را داشته باشد:

-         الف) باید از نظر قانون جرم محسوب شود (اصطلاحا عنصر قانونی آن جرم موجود باشد)

-         ب)باید فرد مجرم ، نیت انجام جرم را داشته باشد، (اصطلاحا می گوییم عنصر معنوی جرم موجود باشد)

-         ج)باید جرمی به وقوع بپیوندد، یا اصطلاحا  باید عنصر مادی وجود داشته باشد، یعنی واقعا جرمی صورت گرفته باشد.

اینکه کسی نیت کند من اصغر را هفته آینده می کشم ولی چنین نکند، شما نمی توانید به صرف یک فکر و قصد، او را متهم به آدم کشی کنید. اصولا خیلی مسخره است که صرفا به بهانه اینکه کسی نیت کاری را داشته است، او را مورد مجازات قرار دهید، مانند این است که من در خیابان راه بروم و یکی مرا کتک بزند و بگوید تو در فکر و خیال خودت ، قصد آتش زدن ماشین مرا داشته ای !

یک کلام، بر اساس فکر و خیال اشخاص ، نمی توان آنها را مجازات کرد. براستی این چگونه پیامبری بوده است که ناتوان از فهمیدن این نکته ساده بوده است.

حال توجه کنید:
ü      بنی قریظه بر فرضی که نیت خیانت نیز می داشته اند، خیانتی نکرده اند و جرمی به وقوع نپیوسته است. چرا محمد قریب هزار انسان را صرفا به دلیل اینکه ممکن بوده به فکر آنها چیزی خطور کند، سلاخی کرده است؟! ضمنا ، یادمان باشد که محمد دو قبیله دیگر یهودی را چندی قبل از این ماجرا ، به شکلی غیر انسانی تبعید کرده بوده و تمام اموال آنها را غارت کرده بوده است.
ü      از همه مهمتر ، هیچ جایی ثابت نشده است که بنی قریظه قصد خیانت داشته اند و هیچ منبع تاریخی ثابت نمی کند که آنها چنین قصدی را داشته اند.
ü      محمد از کجا می دانسته که همه مردان قبیله، حاضر به خیانت بوده اند ؟ چرا دستور به سلاخی همه انها داده است ؟!
ü      در این میان زنان چه گناهی کرده بودند ؟! می دانیم که در جامعه عرب آن روز ، زنان در تصمیم گیری جایگاهی نداشته اند. چرا انها باید به شکل برده فروخته شده و مورد تجاوز قرار گیرند ؟
ü      از همه مهمتر ، کودکان چه گناهی داشته اند !؟ چرا کودکان باید به عنوان برده به فروش بروند ؟!

نکات مطرح شده فوق ، به سادگی نشان می دهد که محمد ، از ساده ترین اصول انسانی و اخلاقی بویی نبرده بوده است و در این ماجرا ، صرفا به مانند چنگیز یا هیتلر عمل کرده است. او نه تنها لیاقت پیامبری را ندارد، بلکه یکی از پلید ترین شخصیت های تاریخی است.


برگرفته از :وبلاگ گمنامیان
مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin