۱۳۹۰ تیر ۲۴, جمعه



پیکر ترانه موسوی در روستایی در منطقه وازیوار آرام گرفته است

ترانه موسوی شهید شده است. در یکی از روزهای بین هفتم تا بیست و چهارم تیر. درباره نوع دستگیری و نوع مرگش بسیاری از وبلاگ ها خبرهایی داده اند و مطالبی نوشته اند که هر کدام تاحدودی به واقعیت تلخ شهادت ترانه پرداخته اند اما این وبلاگ نویسان مانند ما که دوستان ترانه هستیم نتوانستند به حقایق بیشتری درباره نوع و زمان مرگ ترانه و نیز محل دفن او دست پیدا کنند. ما دوستان ترانه هم مانند همه کسانی که شجاعت به خرج داده و خبر شهادت ترانه را منعکس کردند محل دفن ترانه عزیزمان را نمی دانیم اما این را می دانیم که ترانه را به شمال و منطقه وازیوار منتقل کرده و شبانه و بدون هیچ گونه مراسمی در گورستان روستایی در آن منطقه دفن کرده اند. پدر ترانه نیز که تحمل دوری ترانه اش را نداشت چندی بعد از شهادت تنها فرزندش، دار فانی را وداع گفت و به ترانه پیوست.
ما دوستان ترانه، اکنون هیچ خبری از یگانه بازمانده خانواده ترانه نداریم و در کمال تعجب، شب پیش یعنی نوزدهم مرداد در اخبار ساعت هشت و نیم شب شبکه دو افرادی با وقاحت تمام ادعا کردند که خانواده ترانه هستند در حالیکه همه کسانیکه خانواده ترانه را می شناسند می دانند که مادر او بعد از سال ها و با مسافرت به شهر نجف اشرف و دست به دامن امام علی شدن، ترانه را باردار شد و بعد از ترانه نیز فرزند دیگری به دنیا نیاورد. ضمن این که ترانه متولد سال 1360 است در حالیکه در آن گفتگوی کذب، هنرپیشه نقش مادر ترانه سال تولد فرزندش را 1363 ذکر کرد.
ترانه لیسانس مدیریت بازرگانی از دانشگاه آزاد واحد تهران مرکز داشت و به عنوان کارمند بازرگانی یک شرکت معتبر لوازم آرایشی و بهداشتی و اعطای نمایندگی به سالن های آرایش، فعالیت می کرد.
ترانه موسوی که رنگ چشم هایش سبز بود، لباس های سبز زیاد داشت اما عاشق رنگ آبی بود. ترانه دختر آرام و کم حرفی بود و در صورت لزوم حرف می زد. او به مطالعه کتاب هایی در حوزه های ادیان و عرفان علاقه بسیاری داشت و معمولا با خودش یک کتاب با این موضوعات را حمل می کرد.
ما دوستان ترانه موسوی، با یادآوری مرگ ترانه در راه آزادی یکدیگر را دلداری می دهیم اما نمی دانیم اکنون آیا کسی هست که تسلای مادر ترانه باشد یا نه.
ما دوستان ترانه هیچ خبری از مادرش ندارم و برای او نگرانیم.
article picture

  ناامن کردن مرزها و امنیتی کردن داخل شهرها
جمهوری اسلامی در شهرهای استان های کردستان و کرمانشاه و مناطق کردنشین آذربایجان غربی، در برابر چشم مردم آدم می رباید و روز روشن در کوچه و خیابان و بازار ترور و شب ها نیز مغازه و اموال مردم را غارت می کند.
***
دور جدیدی از تحرکات نظامی ـ امنیتی جمهوری اسلامی در مرزهای کردستان

جمهوری اسلامی دور جدیدی از تحرکات نظامی ـ امنیتی را در کردستان و به ویژه در مناطق مرزی از سر گرفته است. رژیم به دنبال توپباران های هفته گذشته "چومان و حاجی عمران" در مناطق مرزی کردستان عراق، نیروی نظامی باز هم بیشتری را در منطقه مستقر ساخته و در حال برپایی استحکامات نظامی است. در درون شهرهای کردستان ایران هم ضمن تقویت نیروهای انتظامی و مانورهای امنیتی، دست به اعمال فشارهای بیشتری زده و به بهانه های مختلف عمدا سعی در ناامن کردن محیط زندگی مردم دارد.

گسیل نیروهای نظامی به نوار مرزی و توپباران های متناوب مناطق مرزی کردستان عراق موجب نگرانی مردم این مناطق گردیده است. در این توپباران ها سپاه پاسداران مستقیما خانه های مردم را هدف قرار می دهد و روشن است که هدف آن ناچار کردن مردم از ترک محل زندگی و کسب و کارشان است. تاکنون در نتیجه این حملات، دهها تن کشته‌، صدها تن زخمی و هزاران نفر آواره شده اند. تداوم حملات مرزی حکومت محلی کردستان را به اعتراض وا داشته است. دولت محلی کردستان از رژیم ایران خواسته است تا به توپباران روستاهای مرزی خاتمه دهد و به خاطر تعرضات تاکنونی و اتهامات وارده اش معذرت خواهی نماید.

توجیه تعرضات جمهوری اسلامی به مناطق مرزی کردستان عراق و مانور نظامی در منطقه، حضور و تحرک نیروی پیشمرگ است. این ادعای رژیم از سوی مقامات حکومت محلی کردستان عراق رد گردیده است. اما اگر جمهوری اسلامی در تعرض به مردم مدنی مناطق مرزی عراق به چنین توجیهاتی متوسل می شود، برای میلیتاریزه کردن داخل شهرهای کردستان ایران و مانور دادن های امنیتی، جز ترس از اعتراض مردم و جز ایجاد ترس در میان آنان هیچ توجیهی ندارد.

جمهوری اسلامی در شهرهای استان های کردستان و کرمانشاه و مناطق کردنشین آذربایجان غربی، در برابر چشم مردم آدم می رباید و روز روشن در کوچه و خیابان و بازار ترور و شب ها نیز مغازه و اموال مردم را غارت می کند. بهتر است به چند نمونه ای اشاره شود:

چهارشنبه گذشته یکی از کسبه شهر جوانرود به نام «عبدالله ویسی» در راه بازگشت به خانه اش توسط چند فرد ''‌ناشناس‌'' ربوده ‌می شود و به قتل می رسد و شب همان روز نیز مغازه اش باز هم توسط افرادی نا‌شناس غارت می گردد که مردم شهر جوانرود این اقدام جنایتکارانه را منتسب به مزدوران رژیم دانستند و بازاریان شهر در اعتراض به آن اعتصاب کردند. روز گذشته ماموران اداره اطلاعات ملبس به لباس شخصی و سوار بر دو دستگاه خودرو در خیابان "ساحلی" شهر سنندج دو نفر را ربودند و با کشیدن نایلون پلاستیکی بر سرشان، آنان را به نقطه نامعلومی منتقل ساختند. همزمان نیز به یک مغازه عکاسی در پائین تر از چهار راه "سیروس" یورش بردند و ضمن غارت اموال مغازه، صاحب آن را با خود بردند. هنوز هم از سرنوشت مادح علوی جانی (معلم)، ابوبکر حیدری (کاسبکار)، هیوا محمدزاده (کارگر) و رسول عینی (مغازه دار) که چند روز قبل توسط ماموران امنیتی رژیم در شهر سقز ربوده شده اند، اطلاعی در دست نیست.

شامگاه شنبه هیجدهم تیرماه هم ماموران نیروی انتظامی با حمله به روستای "بایوه" در منطقه مرزی مریوان، اموال ساکنین این روستا را غارت کردند. طی کمتر از یک هفته ٧ تن از کولبران زحمتکش مرزی را کشته‌ و ٧ تن از آنان را زخمی کرده اند.

همچنین اطلاعات رسیده از مناطق مرزی حاکی است که جمهوری اسلامی افراد مسلح گروه تروریستی "انصار الاسلام" را با هدف نفوذ به داخل کردستان عراق به پاره ای از نقاط مرزی در کردستان ایران منتقل کرده است.

ناامن کردن مرزها و امنیتی کردن داخل شهرها، شیوه همیشگی رژیم است که هر چند وقت یکبار برای رسیدن به اهداف سیاسی و معینی آن را به کار می برد. در گذشته نیز با سازمان دادن انفجاراتی در مهاباد و سنندج و دیگر شهرها، چنین شیوه هایی را برای مرعوب ساختن مردم و پیشگیری از اوجگیری اعتراضات آنان بکار گرفته است.

از سرگیری حملات توپخانه ای جمهوری اسلامی به روستاهای مرزی کردستان عراق، تداوم حمله به کاسبکاران مرزی و استقرار افراد گروه تروریستی "انصارالاسلام" در این مرزها و مین گذاری گذرگاه های غیر رسمی مرزی، از جمله اقداماتی هستند که رژیم ایران با هدف اعمال فشار بر مردم منطقه و بر حکومت محلی کردستان با هدف بهره برداری سیاسی و کسب امتیاز انجام می دهد.

هدف اقدامات اخیر جمهوری اسلامی در ناامن کردن مرزها اساسا اعمال فشار بر حکومت محلی کردستان و جلوگیری از ایجاد ثبات در این منطقه و تثبیت موقعیت این حکومت است. سکوت معنی دار دولت عراق در مورد دست درازی های رژیم ایران در مرزها، نشانه نوعی هماهنگی اعلام نشده بین دولت مرکزی عراق و رژیم جمهوری اسلامی است.

جمهوری اسلامی به خیال خود با اعمال اینگونه اعمال جنایتکارانه می تواند مردم خشمگینی را که سی و چند سال نفرت از این رژیم را در دل دارند مرعوب سازد. این رژیم بایستی تاکنون دریافته باشد که به هر اندازه که فشار بر این مردم را بیشتر کند، عزم آنان را برای رودررویی با خود بیشتر خواهد کرد و روز مرگ خود را نزدیک تر خواهد ساخت.
گزارش دریافتی از كومه له
 
مجتبی واحدی -- مصاحبه کامل با سایت بالاترین

پس از سی سال بدبختی و سیاهروزی ، باز هم دارند ملت را به خمینی حواله می دهند!
به گونه ای از خمینی یاد می شود که انگار این اهریمن ضد ایرانی نبود که میهنمان ایران را ویران کرده و به روز سیاه نشاند.
چگونه انتظار دارید که ملت سخنان شما را باور کند و بدنبال شما راه بیفتد؟
البته این گونه گفتگوها این خوبی را هم دارد که نشان می دهد این "روشنفکران" با چه اندیشه و زمینه فکری، قرار است برایمان گونی های پر از دمکراسی به ارمغان بیاورند!
آدم را یاد سی سال گذشته و کنفدراسیون (اکثرا جهان وطن) دانشجویان خارج از کشور می اندازد که با (خیانت) و ندانم کاری هایشان، ایران را به کام آخوندهای اهریمن انداخته و نسل پس از خود را در آتش اسلام سیاسی سوزاندند.

اعتراف سرکرده انتظامی به جنایات رژیم در زندان کهریزک

سلام آقای دهنمکی 

زمان زود می گذرد و شما آنقدر مشغله دارید که خیلی چیز ها یادتان نمی آید.
ما هم خواستیم یادمان نیاید ..اما خوب جای زخم همیشه ماندنیست
روز های دیر و دور را به خودتان وا میگذارم ... از همین اواخر درد دل کنیم
یادش بخیر ...روز گاری بود سینمای یخ بسته ی ما خواست تکانی بخورد ...
تا اینکه " آدم برفی " یخ سینمای ما را وا کرد.
نمی دانم آن روز ها کجا بودید ... از خودتان که پرسیدیم جوابی دستگیرمان نشد ..
آن روز سینما به سینما ، اکران آدم برفی دو صف داشت ...
صف اول بلیتی که می خریدیم ...صف دوم باتوم هایی که می خوردیم
نمی دانم خبر دارید ؟ آن روز جلوی هر سینما دسته ای باتوم دار می ایستادند
و هر که از سینمای آدم برفی بیرون می آمد را می زدند...
بعد ها گفتند سر دسته ی همین باتوم دار ها دارد برای پیشرفت فرهنگ و هنر فیلم میسازد
یعنی کسی که فرهنگ را می فهمد ، آزادی بیان را نمی فهمد ؟؟


شما که آنجا نبودید نه ؟؟
نمی دانم خبر دارید ؟ یک روز در یک سینما که آدم برفی را اکران می کرد
مردی روی صحنه ی اجرا رفت و پرده ی سینما را پاره کرد ...
صورتا خیلی شبیه شما بود ... شما که نبودید ؟
زمان گذشت ...
شما عوض شدید ... اصلا به کل عوض شدید ...
فقر وفحشا را ساختید ... نمی دانم حقیقت را می خواستید به رخ کی بکشید ؟
مردمی که کف خیابان زندگی می کنند ، خودشان این ها را می دیدند ...
یا شاید می خواستید از ما بهتران آن بالا ها ببینند
اصلا نفهمیدیم شما چه طور اینقدر عوض شدید ؟

شما سی و چند سال زندگیتان از این حرف ها نمی زدید ؟ یعنی آن موقع فاحشه های شهر را نمی دیدید؟
یعنی یکهو وحی نازل شد و شما سینه برای خیابان خواب های ما سپر کردید ؟
گاهی انسان ها بابت زدن حرف حق هم منظور دارند اما شما ؟ نه شما که از این قشر آدم ها نبودید ؟؟؟؟
روز گار به اخراجی ها رسید ... اخراجی های اولتان را همه دیدند و خندیدند ...

شما کثرت ببیننده تان را به حساب تایید کارتان گذاشتید بی آنکه یادتان باشد
دل این مردم برای خندیدن تنگ شده است . آنقدر هم حواسشان نیست که حضورشان به چه چیزی دارد تایید می دهد ...
به اخراجی های 3 رسیدید ... دلتان گرم تشویق ها ... سرتان پر از باد تایید ... آرمان ها یک نسل را مسخره کردید ...

سبز را آبی و قرمز کردید و نشان دادید مردم آلت دستی بیش نیستند در دست های آدم هایی که آن بالا نشسته اند ...

از این هم بگذریم ..

چند روز است که پگاه آهنگرانی ناپدید است . میشناسیش ؟ کارگردان فیلم " دهنمکی ها " ...اصلا این فیلم را دیده ای ؟
نمی دانیم از کجا باید سراغش را بگیریم ؟ تو میدانی ؟؟؟ ... مطمئنی نمی دانی ؟

تو دوست های کله گنده زیاد داری ؟ می شود یک سوالی از آنها بپرسی
راه دوری نمی رود که مادرش را از نگرانی در بیاوری
راستی ... من سر سجاده ات نبوده ام که ببینم خلوص سجده هایت چه قدر است ... ولی یک چیز را می دانم ...

اینکه اگر خدایی آن بالا باشد ، عزیز ترینش ، بنده هایش هستند ...بنده هایی که اکثرشان نماز شب نمی خوانند و و شلوار تنگ و یقه ی باز می پوشند ...

مراقب بنده هایش باش .... شاید دل یک نسل از تو گرفته باشد.

Soheil Parhizi

  خشونت بی خشونت /مهناز هدایتیarticle picture
 
خشونت بی خشونت خسته ام دیگر زسیلی خوردن عشق
زما بخشیدن عشق و ز تو اما به یغما بردن عشق

گشودم چشم خود را رو به دنیا تیره دیدم کشورم را
چرا کشتن چرا اعدام تا کی شاهده آزردن عشق

تو ای آنکه به نام مذهبت دستت به خون آغشته گشته
بدان هرگز نمی خواهم خدایت را که خواهد مردن عشق

به دستت می زنی تیشه به ریشه بر گلستان پر از گل
تو می خواهی بمیرد گل ببینی لحظه ی پژمردن عشق

نمی خواهم بمیرد گل نمی خواهم تو باشی ای ستم گر
همان بهتر نباشی تا نبینم غصه ی افسردن عشق

شکستی با ل و پر را این پرنده آن پرنده پر ندارد
شکستی قلب ما را بشکند دستت که خواهی مردن عشق

شکنجه مثل سوهان روتن ایمان وآزادی کشیدن
فقط رسم ومنش خونخواران ست و دل خون خوردن عشق

مهناز هدایتی
لندن تیرماه سال نود



بازداشت پنج دانشجوی دختر شاکی از بسیج دانشجویی اصفهان



سرویس حقوق بشر ایران بریفینگ : بدنبال  خبر پلمپ شدن خوابگاه دخترانه دانشگاه غير انتفاعی اصفهان پنج نفر از دخترانی که عليه بسيج دانشجويی شکايت کرده بودند  به ستاد خبری اداره اطلاعات احضار و از ساعت ده صبح روز پنج شنبه که وارد ستاد خبری شده اند هنوز مراجعه نکرده اند. در تماس خانوادهای اين دختران دانشجو با اداره اطلاعات اين جواب به آنها داده شده که فرزندان شما سعی دارند از هيچ هياهو بسازند و خوراک تبليغاتی رسانه های دشمن باشند. اين دانشجويان تا امروز شنبه 18 تير در بازداشت اداره اطلاعات بوده و بعد از آن اگر قاضی دادگاه صلاح بداند شايد با دادن تعهد مبنی بر اينکه از اين موضوع ديگر صحبتی نشود آزاد شوند.به يکی از والدين گفته شده اگر صلاح فرزند خود را ميخواهيد روز شنبه قبل از ورود به دادگاه او را قانع کنيد که شکايت خود را پس بگيرد .ياد آور ميشويم دو روز پيش چند جوان بسيجی با ورود عير قانوني به خوابگاه دانشگاه غير انتفاعی اصفهان و حمله به يک دختر و قيچی کردن مو های او در اين خوابگاه تشنج آفرينی کردند. رياست دانشگاه اصفهان هم برای سرپوش نهادن بر اين کار دستور پلمپ كردن خوابگاه را مي دهد.

انتقال پگاه آهنگرانی، به

زندان اوین
article picture
پگاه آهنگرانی، بازیگر و مستندساز سینمای ایران، به زندان اوین منتقل شده است.
اخبار رسیده حاکی از آن است که پگاه آهنگرانی روز گذشته در تماس تلفنی کوتاهی با خانواده‌اش، خبر از انتقال خود به زندان اوین داده است.
به گزارش کمیته گزارشگران حقوق بشر، یکی از منابع نزدیک به خانوادهٔ پگاه آهنگرانی، به کمیته گزارشگران حقوق بشر گفت: «پگاه، دیروز در حالی که وضعیت روحی مناسبی نداشته در تماس تلفنی کوتاه با خانوادهٔ خود گفته است که او را به زندان اوین منتقل کرده‌اند.» این در حالی است که به گفتهٔ این منبع آگاه «منیژه حکمت مادر پگاه آهنگرانی و جمشید آهنگرانی، پدر او، در نگرانی شدید از وضعیت فرزند خود به سر می‌برند.»
مقامات امنیتی و قضایی تا کنون در خصوص علت بازداشت پگاه آهنگرانی سکوت کرده‌اند و هنوز از اتهامات او اطلاعی در دست نیست. پگاه آهنگرانی قرار بود همزمان با برگزاری جام جهانی فوتبال زنان به آلمان سفر کرده و در خصوص این رویداد برای شبکه دویچه وله، وبلاگ نویسی کند اما پیش از انجام این سفر، توسط ماموران امنیتی احضار و تهدید شده و سفر خود را لغو کرد.
در روزهای گذشته، شبکه دویچه وله، خبر داد که پگاه آهنگرانی توسط ماموران اطلاعات سپاه ایران بازداشت شده است. دویچه وله نوشته است: «طبق آخرین اخبار رسیده به دویچه‌وله، یک ‌شنبه ۱۹ تیرماه ساعت ۸ شب ۴ مرد و یک زن وارد خانه پگاه آهنگرانی، بازیگر سینما و فیلمساز، شده و او را به همراه یک سری از وسایلش با خود می‌برند. این اتفاق زمانی افتاده که وی در منزلش تنها بوده است. بنا برهمین اطلاعات، این بازیگر سینما تا شب گذشته، ۲۲ تیرماه در حفاظت اطلاعات نیروی انتظامی بوده و بعد از آن به اطلاعات سپاه تحویل داده شده است.»
از سویی، رادیو فردا به نقل از فرهاد پایار، خبرنگار آزاد که با شبکه دویچه وله همکاری می‌کند گزارش داده بود: «پگاه حتی تهدید شده و بدون محافظ یعنی دوستان و اعضای خانواده جایی نمی‌رفته است.»
فرهاد پایار همجنین گفت: «پگاه آهنگرانی فیلم مستندی به نام ده نمکی‌ها ساخته که به زندگی مسعود ده نمکی که از رهبران حزب الله است و اخیرا فیلم ساز هم شده، پرداخته است. این فیلم خشم عده‌ای را در ایران برانگیخته و حتی من شنیدم پگاه به وزارت اطلاعات فراخوانده شده و به وی در رابطه با این فیلم تذکر داده‌اند.»
پگاه آهنگرانی، در انتخابات ریاست جمهوری سال گذشته، در ستاد میرحسین موسوی فعالیت می کرد و از طرفداران جنبش سبز بود و در روزهای پس از انتخابات نیز به دفتر پیگیری وزارت اطلاعات احضار و بازجویی شده بود.
منبع: پارس دیلی نیوز

article picture

  خودکشی یک زن زندانی در اعتراض به شرایط قرون

وسطایی رژیم زن ستیز فقیه
 
خودکشی یک زن زندانی در اعتراض به شرایط قرون وسطایی و قوانین زن ستیز رژیم ولی فقیه
بنابه گزارشات رسیده به "فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران" یک زن جوان زندانی به دلیل شرایط قرون وسطایی و رفتارهای وحشیانه در زندان زنان شهر ری دست به خودکشی زد که منجر به مرگ وی گردید.
زن جوان زندانی سحر حدادی 21 ساله متاهل و دارای فرزند، برای رهایی یافتن از شرایط سخت و طاقت فرسا و رفتارهای وحشیانه پاسداربندها و مامورین گارد زندان که بطور مستمر به زنان زندانی یورش می برند و آنها مورد ضرب و جرح قرار می دهند اقدام به خودکشی نمود.
علیرغم اینکه پاسداربندها از خودکشی این زن زندانی مطلع شده بودند اما برای نجات جان او هیچ اقدامی نکردند و وی را به حال خود رها نمودند تا اینکه در مقابل چشمان حیرت زده و بی دفاع سایر همبندیانش جان سپرد.
زندان زنان شهر ری پیش از این سوله گاوداری بود که اکنون به زندان زنان تبدیل شده است. این سوله ها برای نگهداری حیوانات ساخته شده است و به این دلیل هیچگونه تاسیساتی در آن در نظر گرفته نشده است.زنان زندانی از داشتن آب آشامیدنی بهداشتی ،بهداشت ،درمان و غذای کافی محروم هستند.
از مدتی پیش زنان زندانی زندان اوین و زندان گوهردشت کرج را به این زندان منتقل کرده اند.زنان زندانی در صورت اعتراض به شرایط سخت و طاقت فرسا مورد هجوم پاسداربندها و گارد زندان قرار می گیرند و آماج باتونها و شوکرهای برقی آنها قرار می گیرند.نام کسانی که به زنان زندانی یورش می برند و آنها را مورد ضرب و شتم وحشیانه قرار می دهند عبارتند از:فرمانده گارد نصرالهی،معاون وی یوسفیان و پاسداربند سعیدی می باشند.
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران،ایجاد شرایط قرون وسطایی ، یورشهای وحشیانه و ضرب وشتم زنان بی دفاع زندانی که آنها را به سوی خودکشی سوق میدهد محکوم می کند و از کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل خواستار ارسال گزارشگر ویژه برای بازدید،تحقیق وتهیۀ گزارش از جنایت علیه بشریت رژیم ولی فقیه علی خامنه ای جهت ارائه به سازمان ملل و گرفتن تصمیمات لازم می باشد.

اعدام مخفیانه و پنهانی ۳۰ زندانی دیگر در زندان وکیل آباد مشهد

۳۰ زندانی با جرائم مرتبط با مواد مخدر در زندان وکیل آباد مشهد در دو نوبت طی روزهای چهارشنبه ۸ تیر (۱۲ نفر) و یک شنبه ۱۲ تیر (۱۸ نفر) اعدام شده اند. همانند اعدام های دیگری که طی ماه های گذشته در این زندان در خصوص متهمان مرتبط با مواد مخدر انجام می شود خبراعدام های یاد شده توسط منابع رسمی قوه قضاییه اعلام نشده است. این اعدام های به صورت دسته جمعی بوده است.


کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران توسط منابع موثق محلی مطلع شده است که براساس این گزارشات ادعا می شود اعدام شدگان متهم به جرایم مرتبط با مواد مخدر بوده اند. این اعدام ها نیز همچون اعدام های ماه های گذشته بدون طی روال قانونی اجرای احکام اعدام و بدون اطلاع و حضور خانواده ها و وکلای اعدام شدگان بوده و توسط مقامات قضایی و دولتی یا رسانه های رسمی اعلام نشده است.
در حالیکه در بامداد روز دوازدهم تیرماه حکم اعدام یک زندانی متهم به قتل باحضور خانواده مقتول و فرد اعدام شده در زندان وکیل آباد اجرا شد و خبر آن توسط رسانه های محلی و مقامات قضایی منتشر شد ، اعدام پنهانی ۱۸ زندانی در عصر همان روز هیچگاه توسط مقامات قضایی اعلام نشد. پیش از این کمپین از اعدام ۲۶ زندانی به طور گروهی و پنهانی در زندان وکیل اباد مشهد در تاریخ بیست و پنجم خرداد خبر داده بود.
منابع یاد شده گفته اند که در روند این اعدام ها طنابی مخصوص هر اعدامی همراه دستور اجرای حکم از دادستانی کل کشور به دادستانی مشهد فرستاده میشود و احکام گسترده اعدام با دستور دادستان مشهد و در حضور دادستان مشهد یا معاون وی، رئیس زندان وکیل آباد یا نماینده وی ،رئیس یا نماینده حفاظت زندان ، قاضی کشیک زندان، فرمانده کلانتری شهرک ناجا، فرمانده سرکلانتری غرب مشهد و نماینده ای از پزشکی قانونی مشهد اجرا می شوند. این اعدام ها عصر و پیش از غروب آفتاب اجرا شده اند.
در هفته های گذشته محمود ذوقی دادستان مشهد ضمن تایید ” بالا بودن اعدام های اعلام نشده” در زندان وکیل آباد مشهد و بدون اشاره به اعدام های اجرا شده در سالهای ۸۸ و ۸۹ ، از ” اجرای پنج نوبت” اعدام گروهی متهمان جرایم مربوط به مواد مخدر تنها در “سه ماهه نخست سال ۹۰ ” خبر داده بود.
‏کمپین تا کنون در گزارش های متعدد از اعدام مشابه “صدها زندانی” در سال های ۸۸ ، ۸۹ و ۹۰ در زندان وکیل اباد مشهد خبر داده است.
کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران اعلام میکند به جز اعدام های گسترده و پنهانی در “زندان وکیل اباد مشهد” ، اعدام های اعلام نشده در دیگر زندان های کشور و به خصوص زندان های “بیرجند” ، “قزلحصار کرج” ، “تایباد” ، “ارومیه” و ” کارون اهواز” در جریان است. منابع محلی براین باورند که اکثر این اعدام های پنهانی، شتابزده و در رابطه با جرایم مربوط به مواد مخدر می باشد ولی تا زمانی که اسامی و جزییات این پرونده ها بطور شفاف اعلام نشوند زوایای این کشتارهای گسترده همچنان در ابهام خواهد بود .
کمپین تا کنون بارها نسبت به وقوع اعدام های پنهانی در زندان های سراسر کشور هشدار داده است.
در روزهای گذشته محمد باقر باقری ، معاون دادگستری خراسان جنوبی تلویحا اعدام های پنهانی و دسته جمعی متهمان مواد مخدری در “زندان بیرجند” ، واقع در جنوب شرق ایران ، را پذیرفت و بدون اشاره به اعدام های مشابه در سال ۸۸ و سال جاری ، از اعدام ” ۱۴۰ قاچاقچی مواد مخدر” در سال ۸۹ در این زندان خبر داد. هیچ یک از اعدام های مورد اشاره آقای باقری پیش از این و طی سال ۸۹ اعلام نشده بود.
استان خراسان جنوبی از کم جمعیت ترین استان های شرق ایران و مرکز آن شهر بیرجند است. خراسان جنوبی بیست و هفتمین استان ایران به لحاظ جمعیت میباشد. تایید “اعدام اعلام نشده ۱۴۰ زندانی مربوط به مواد مخدر” در سال ۸۹ فقط در استان کوچک و کم جمعیت خراسان جنوبی که پس از یک سال و در حاشیه یک مصاحبه رسانه ای صورت گرفته است، نشان دهنده آمار وحشتناک اعدام های مخفیانه زندانیان مربوط به مواد مخدر در زندان های سراسر کشور می باشد. ‏
کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران ضمن محکوم کردن اعدام های گروهی و پنهانی در زندان های سراسر کشور، خواستار شفافیت وپاسخگویی مقامات مسوول در این زمینه است که تا کنون از ارائه اطلاعات جزیی در این خصوص سرباز زده و همچنان به اجرای احکام اعدام ادامه می دهند. کمپین از مقام های قضایی ایران میخواهد از مخفی کاری نسبت به این اعدام ها پایان دهند و خواهان روشن شدن ” ابعاد پنهان” و روندی حقوقی که منجر به این اعدام ها شده است می باشد.


  بازداشت نسیم صمیمی، شهروند بهایی ساکن قائم شهر
 
"نسیم صمیمی (نوروزیان)"، شهروند بهایی ساکن قائم شهر(استان مازندران) صبح روز چهارشنبه، ۲۲ تیر ماه، از سوی ماموران وزارت اطلاعات بازداشت شده است.

بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، خبرگزاری حقوق بشر ایران، ماموران ادارهٔ اطلاعات قائم شهر (بدون حضور مامور زن) صبح روز چهارشنبه به منزل نسیم صمیمی، شهروند بهایی، مراجعه کرده و با در دست داشتن حکم بازداشت، نامبرده را بازداشت و متعاقب آن به ادارهٔ اطلاعات منتقل نمودند.

این در حالیست که این شهروند بهایی پس از دو ساعت بازجویی به بازداشتگاه شهید کچویی ساری منتقل شده است.

گفتنی ست که روز چهارشنبه ۸ تیرماه نیز ماموران وزارت اطلاعات به همراه تعدادی از ماموران ادارهٔ اماکن به منزل و انبار خانوادهٔ نوروزیان مراجعه کردند؛ این افراد پس از تفتیش منزل و ضبط برخی وسایل شخصی و مذهبی، نسیم صمیمی را برای پاره‌ای توضیحات در روز شنبه ۱۱ تیر ماه به ادارهٔ اطلاعات احضار می‌کنند. از طرف دیگر ماموران ادارهٔ اماکن نیز به بازرسی انبار تخم مرغ فرهاد نوروزیان (همسر نسیم صمیمی) که فروشنده تخم مرغ می‌باشد پرداخته و از وی می‌خواهند در طی دو روز انبار را تخلیه کند چرا که در غیر اینصورت پلمپ خواهد شد.

بر همین اساس خانم صمیمی روز شنبه ۱۱ تیرماه خود را به ادارهٔ اطلاعات قائم شهر معرفی می‌کند که در آنجا متهم به نمایندگی دانشگاه مجازی بهایی در قائم شهر می‌شود و چون تفهیم اتهام توسط مرجع قضایی صورت نمی‌گیرد، وی حاضر به پاسخگویی به سوالات بازجو نمی‌شود لذا پس از ساعتی آزاد می‌شود ولی شخص بازجو که خود را جوادی معرفی کرده بود وی را تهدید می‌کند که بزودی با حکم بازداشت روانهٔ زندان خواهد شد.

شایان ذکر است، نسیم صمیمی سال هاست که عهده دار نمایندگی دانشگاه مجازی بهایی در قائم شهر نیست.
Eedam Hargez

  شرکت ژاپنی فروش جرثقیل‌ به جمهوری اسلامی را

متوقف کرد
مارک والاس چندی پیش در یادداشتی که در روزنامه آمریکایی لس‌آنجلس تایمز منتشر شده بود، با اشاره به کارنامه جمهوری اسلامی در اجرای مجازات اعدام از شرکت‌هایی چون تادانو، لیبهر، و ایکس سی ام جی، که جرثقیل‌های ساخت آنها برای اجرای اعدام در ایران استفاده می‌شود انتقاد کرده و از کمپینی خبر داده بود که برای متقاعد کردن این شرکت‌ها به توقف رابطه تجاری با ایران به راه افتاده است.
***
«توقف معاملات تادانو با جمهوری اسلامی» به دلیل استفاده از جرثقیل‌هایش برای اعدام
به گزارش رادیو فردا، کمپینی با «هدف مقابله با ایران هسته‌ای» می‌گوید که با پیگیری‌های صورت گرفته، شرکت ژاپنی تولید ماشین‌آلات سنگین تادانو، به دلیل استفاده از محصولاتش در اجرای احکام اعدام در ملأ عام، رابطه تجاری خود با جمهوری اسلامیرا متوقف کرده است.
کمپین آمریکایی «اتحاد علیه ایران هسته‌ای» که توسط مارک والاس، سفیر پیشین ایالات متحده در سازمان ملل در زمان جرج بوش هدایت می‌شود، از زمان تأسیس خود در سال ۲۰۱۰ رایزنی‌هایی را با شرکت‌های مختلف طرف معامله با ایران، با هدف توقف همکاری این شرکت‌ها با جمهوری اسلامی انجام داده است و اکنون می‌گوید که اقدام شرکت تادانو در پی پیگیری‌های این کمپین صورت گرفته است.
مارک والاس چندی پیش در یادداشتی که در روزنامه آمریکایی لس‌آنجلس تایمز منتشر شده بود، با اشاره به کارنامه جمهوری اسلامی در اجرای مجازات اعدام از شرکت‌هایی چون تادانو، لیبهر، و ایکس سی ام جی، که جرثقیل‌های ساخت آنها برای اجرای اعدام در ایران استفاده می‌شود انتقاد کرده و از کمپینی خبر داده بود که برای متقاعد کردن این شرکت‌ها به توقف رابطه تجاری با ایران به راه افتاده است.
در این یادداشت که در چندین نشریه آمریکایی دیگر نیز بازتاب یافت، به تصاویری از اعدام در انظار عمومی در ایران اشاره شده بود که در آنها علامت شرکت تادانو، در کنار فرد اعدامی دیده می‌شود.
اکنون کمپین «اتحاد علیه ایران هسته‌ای» می‌گوید که شرکت تادانو متقاعد شده است که فروش جرثقیل به ایران را متوقف کند. این کمپین پیشتر یک شرکت سازنده جرثقیل در تگزاس را نیز متقاعد کرده بود که از فروش محصولاتش به ایران خودداری کند.
ایران یکی از کشورهایی است که سالانه اجرای بیشترین مجازات اعدام را در کارنامه خود دارد و از این لحاظ بعد از چین دارای بالاترین آمار مجازات اعدام است.
گرچه بسیاری از این اعدام‌ها، خارج از انظار عمومی انجام می‌شوند اما بر اساس گزارش اخیر سازمان عفو بین‌الملل، جمهوری اسلامی در چهار ماه ابتدایی سال ۲۰۱۱، دست کم ۱۳ نفر را در ملأ عام اعدام کرده ‌است که تقريباً برابر با کل موارد سال ۲۰۱۰ ميلادی است. این میزان در دو ماهه اخیر نیز رو به افزایش بوده است.
بر اساس گزارش عفو بین‌الملل، جمهوری اسلامی ايران در سال ۲۰۱۰ میلادی دستکم ۲۵۲ تن را اعدام کرده است که ۱۴ تن از این موارد در انظار عمومی صورت گرفته است.
حکم اعدام بر اساس قانون مجازات اسلامی برای پاره‌ای از اتهام‌ها، از جمله محاربه و افساد فی‌الارض صادر می‌شود و تجاوز به عنف و قاچاق مخدر از جمله اتهام‌هایی که در دسته‌بندی افساد فی‌الارض قرار گرفته و منتهی به صدور حکم اعدام می‌شوند.
ایران همچنین بیشترین آمار اعدام مجرمان صغیر را داراست و با توجیه اجرای این احکام با قانون اسلامی قصاص، مجرمان صغیر را پس از ورود به سن ۱۸ سالگی به چوبه دار می‌سپارد.
رشد فزاينده ميزان اعدام‌ها در ايران با واکنش گسترده بين‌المللی روبه‌رو شده و کميساريای عالی حقوق بشر سازمان ملل بارها از اين روند ابراز نگرانی کرده است.
ايالات متحده آمريکا و اتحادیه اروپا نيز با ابراز نگرانی از افزايش اعدام‌ها در ايران از جمهوری اسلامی خواسته است به ميثاق‌های بين‌المللی حقوق بشر پايبند باشد و اعدام زندانيان را متوقف کند.
ایمیل ارسالی‌ یک دوست
سندی از کمک‌های جمهوری اسلامی به رژیم بشار اسد



کیستم نوشته و سروده ایرج خرمدین


مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin