۱۳۹۰ شهریور ۳۱, پنجشنبه


 دو اعدام در دو کشورarticle picture
 
امروز، همزمان در دو شهر یکی در ایران و یکی در آمریکا، دو نفر به جرم قتل اعدام شدند. آمریکا نیزدر میان پنجاه کشوری است که هنوز مجازات اعدام را لغو نکرده اند. سایر کشورها یعنی متجاوزاز یکصد کشور جهان مجازات وحشیانه اعدام را منع کرده اند.

در میان کشورهایی که هنوز مجازات اعدام اعمال می شود، جمهوری اسلامی، چین، عربستان سعودی، کره شمالی، سوریه، بنگلادش، سومالی، سودان و مصر به استثنای یکی دو مورد همگی کشورهای مسلمان هستند.


تفاوت اساسی میان اعدام علیرضا ملا سلطانی، جوان هفده ساله ایرانی و «تِروی اَنتونی دیویس»، متهم سیاه پوست آمریکائی که هردو امروزصورت گرفت، درخور بحث و بررسی است. برای آمریکا تداوم مجازات اعدام لکه ننگی است بر کشوری که مدعی رعایت حقوق بشر و پایبندی به موازین جوامع آزاد و دمکرات است. با آن که در بسیاری از ایالت های آمریکا این مجازات لغو شده است و یا اعمال نمی شود اما هنوز ایالاتی مانند تگزاس و جُرجیا، ایالتی که آخرین قربانی این مجازات وحشیانه از آن ایالت است، موجب انزجار واعتراض بسیاری از شهروندان و بخشی از دولت آمریکا است. در ایران، جوان هفده ساله ای را به نام علیرضا ملا سلطانی در کرج به دارمی آویزند و طبق آخرین گزارش ها حدود پانزده هزار نفر در ساعت پنج صبح برای تماشای این جنایت حکومتی گرد هم می آیند و بر اساس گزارش خبرگزاری فارس متعلق به سپاه پاسداران:

" با آمدن علیرضا حدود پانزده هزار نفر جمعیت حاضر شروع به فریاد زدن کردند، عد ه ای به او فحاشی کرده و عده ای سوت و کف می زدند که با هدایت برگذار کنندگان مراسم فریاد الله اکبر در فضا طنین انداز شد"!

گزارش دیگری حاکی از آن است که:

" این نوجوان هفده ساله با روحیه ای نامتعادل و با گریه و زاری مدام اسامی ائمه اطهار به ویژه امام حسین و امام رضا را فریاد می زد و طلب بخشش می کرد."

همین گزارش می افزاید:

"برای فیلم برداری و عکاسی از اجرای این حکم اعدام بیست عکاس و فیلمبردار را در جایگاهی ویژه برای تصویر برداری بهتر مستقر کرده بودند."

در آن سوی دریا مردی چهل و دو ساله به جرم کشتن یک افسر پلیس بیست و هفت ساله در سال 1989 پس از گذشت دوازده سال محاکمه، تجدید نظر و استیناف و دیگر مراحل قانونی سرانجام آخرین درخواست عفوش از سوی کمیته مخصوص تجدید نظر رد شد. در ایالت جرجیا بر خلاف اکثر ایالات آمریکا عفو متهمین از اختیارات فرماندار ایالت نیست. در ایران آنچه در مورد جوان هفده ساله اعمال شد نه تنها برخلاف معتقدات مردم متمدن جهان امروزشناخته می شود، بلکه از نظرنص صریح قانون نیز با تعهدات بین المللی جمهوری اسلامیست ایران در تناقض است. این نظام اسلامیست طبق معاهده رسمی که امضاء کرده و به تصویب همه مراجع ذیصلاح در ایران نیز رسیده است در قبال حقوق اطفال متعهد می باشد. اصل بیست و هفت معاهده بین المللی حفاظت از حقوق کودک به صراحت اعدام اشخاص زیر هجده سال را منع می کند. اما طبق شیوه ریاکارانه این نظام آن ها مدعی شده اند که مبنای کار ما تقویم هجری قمری است که شریعت از آن پیروی می کند و بر مبنای آن محاسبه سن معدوم از هجده سال بیشتر بوده است . جالب است که در همه موارد دیگر تقویم رسمی کشور بر مبنای سال شمسی پایه گذاری شده است اما در این مورد ویژه به این بهانه مبتذل وغیر قابل قبول متوسل می شوند.

در حالی که اعمال مجازات اعدام در آمریکا و ایران هردو ناشایسته است یک تفاوت اساسی دیگر نیزمیان این دو اعدام وجود دارد و آن عکس العمل جهانیان به این دو اعدام است. به خاطر متهم آمریکایی نه تنها همه سازمان های سیاه پوستان آن کشور و عفوبین الملل و دیگر سازمان های حقوق بشر، در سراسرجهان آزاد، به بسیج عمومی برای نجات جان او پرداختند، بلکه تا آخرین دقایق پیش از اجرای حکم، تلاش برای نجات جان او ادامه یافت. پاپ اعظم تقاضای عفو او را کرد و رسانه های اروپایی طی چند روز گذشته اخبار مربوط به این آمریکایی محکوم به اعدام را هرچه بیشتر مورد انتقاد و اعتراض قرار دادند. در مورد جوانی که در ایران به ناحق اعدام شد، و صدها اعدام مشابه، نه تنها در جهان در فریاد اعتراضی به گوش نمی رسید بلکه با بی اعتنایی کامل وجدان جهانیان به آسودگی از کناراین جنایات روزانه در ایران می گذرد . پیش از آنکه ازاین سلسله اعدام ها که علیه مردم ایران صورت می گیرد و با بی اعتنایی جهانیان رو به رو می شود بنالیم، باید با کمال شرمندگی شاهد آن باشیم که خود ما ایرانی ها نیز هنوز نه تنها در برابر این جنایات حکومتی آنچنان که باید و شاید دست بکاراعتراضات شدید و کارساز نشده ایم، بلکه مثلاً در مورد همین اعدام اخیر، مردم در این مراسم شرم آور حاضر می شوند و به جای دفاع از محکومانی که هیچکدام از حداقل حقوق قانونی یعنی از یک محاکمه علنی با حضور وکلای مدافع و نظارت مطبوعات برخوردار نبوده اند و محکوم هم شده اند، با حضور یا سکوت خود این جنایات رژیم را تأیید می کنند.

رابطه میان اعمال فشار و خشونت از سوی حکومت و بی اعتنایی مردم به این نوع جنایات حکومتی بسیار مستقیم است. در همه کشورهای جهان این حکومت ها هستند که با تعمیم واشاعه موازین احترام به حقوق بشر، جوامع خود را به کمال انسانیت و مَدنیت راهنمایی می کنند. از مهدکودک تا دبستان و دبیرستان تا دیگر سطوح آموزش و پرورش انسان دوستی و احترام به حقوق دیگران و دیگر اصول لازم برای زندگانی شرافتمدانه در جوامع امروزی تلقین، تأیید و تقویت می شود. رسانه ها، نویسندگان و روشنفکران این جوامع با استفاده از آزادی های معمول در کشورهای دمکراتیک هر روز قدم تازه ای به سوی پیشبرد ارزش های انسانی و رعایت این اصول بر می دارند. امروز در سراسر اروپا مجازات اعدام ممنوع شده است و حتی کشورهایی مانند ترکیه که امیدوارند روزی به اتحادیه اروپا بپیوندند مجبور شده اند این اصول را رعایت کنند. ترکیه که خود را کشوری اسلامی می داند صراحتاً با تصویب قوانین لازم مجازات اعدام را منع کرده است. زمانی که رژیم کمونیستی در شوروی فرو پاشید و روس ها برای عضویت در شورای اروپا ( نه اتحادیه اروپا) تقاضای عضویت کردند آنها نیز ناچار شدند مجازات اعدام را در آن کشور لغو کنند و درغیر این صورت باعضویت آنها در این مجمع کشورهای متمدن اروپائی موافقت نمی شد. بی جهت نیست که امروز بیش از یکصد کشور در جهان این جنایت حکومتی را منسوخ و ممنوع کرده اند.

بحث مجازات اعدام و لغو آن یکی از دیرینه ترین مباحث مورد علاقه کشورهای عضو سازمان ملل متحد بوده است و هر سال بر تعداد کشورهای پیوسته به اردوی مخالفان مجازات اعدام افزوده می شود. یکی از پایه های اصلی و دلایل تداوم این مجازات وحشیانه مبانی مذهبی آن است اما اکثر این کشورها توانسته اند در برابر فشار مذهب مقاومت کنند و با تصویب قوانین مدنی به آن پایان بخشند. در کشور فرانسه در اَوان حکومت «فرانسوامیتران» بساط گیوتین و مجازات اعدام برچیده شد. امروزه تنها در کشورهای اسلامی است که به بهانه مذهب این شیوه کشتن دولتی کماکان ادامه دارد.

یکی از مهمترین اقدامات آزادی خواهان ایران پس از دستیابی به پیروزی و استقرار حکومت قانون در ایران باید لغو مجازات اعدام باشد. یک حکومت دمکرات و مردمی نیازی به استفاده ازاین حربه وحشیانه ندارد. اگر امروز نظام اسلامیست هربار که احساس خطر می کند دست به دامان اعدام میشود دلیل آن بسیار روشن است. این حکومت از روزی که این ملت به پا خیزد بیمناک است. اگر به سابقه رفتار رژیم طی این دوران هولناک سی و سه سال نظر افکنیم خواهیم دید که چگونه هرباررژیم ثبات و تداوم خود را در خطر دیده دست به دامان کشتار جمعی از هم وطنان بی گناه و بی پناه ما شده است. زمانی که در جبهه های جنگ با عراق ناچار به عقب نشینی یا بهتر بگوئیم فرار شدند، همزمان با کشتار دست جمعی هزاران زندانی جوان با ایجاد رعب و وحشت همگانی به خیال خود بر مشکلات سیاسی و نظامی پرده پوشاندند. امروز هم یک بار دیگر نظام جمهوری اسلامیست احساس خطرمی کند .در منطقه هرروز حوادثی روی می دهد که به طور مستقیم و غیر مستقیم نظام را تهدید می کند. این اعدام ها، کشتارهای وحشیانه و دیگر تجاوزات روزانه به حقوق اساسی شهروندان ایرانی نه تنها این حکومت ظلم و فساد را را نجات نخواهد داد بلکه با هراعدام، هر شکنجه و هر تجاوز برگ نوینی بر پرونده حاکمان افزوده می شود و شرایط جامعه را از آنچه هست بحرانی تر می سازد.

با مقایسه این دو اعدام و عکس العمل های مردم ایران و دیگر کشورها به این نتیجه می رسیم که نه تنها بیگانگان و جوامع غربی با دو معیار و سنجش بر جامعه ایرانی و آمریکایی ارزش گذاری می کنند بلکه خود ما ایرانیان نیز درتقویت واشاعۀ این تبعیض بی گناه نیستیم. نه تنها حضور هزاران نفر در صبحگاه برای مشارکت در مراسم اعدام غیر قانونی یک جوان در کرج شرم آور است بلکه باید روزی فرا رسد که هزاران نفر با فریادهای اعتراض خود ازتکرار چنین جنایاتی پیشگیری کنند و مانع انجام این نوع جنایت های وحشیانه شوند. چگونه می توانیم به دنیا و جهانیان منصفانه ایراد بگیریم که چرا برای جان یک آمریکایی این همه فعالیت انسان دوستانه انجام می دهید اما در مورد ایران سکوت می کنید، در حالی که خود ما ایرانیان به جای اعتراض و استقامت با مشارکت خود و "تماشای" این صحنه های شرم آورناخواسته به تداوم وتکرار آنها کمک می کنیم؟


شاهین فاطمی
پاریس
پنچ‌شنبه ۳۱ شهريور
مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin