۱۳۹۰ مرداد ۲۲, شنبه



دیروز یه دوستی یک فیلم با اسم ( تجاوز به دختر ایرانی) را به اشتراک گذاشته بود.من هم نوشتم:
(زمان ایستاد، احساس مرگ دارم،زجه های دخترانه،بی غیرتی مردانه،کجان مردای ایرانی؟دلم هوای غیرت قیصری کرده!آیا دیدن این صحنه ها برامون عادی شده؟ کجان زنا و مردای ایرانی ؟ کجان؟؟)
بعد ویدئو رو به اشتراک گذاشتم ،وقتی امروز صفحه ام رو باز کردم دیگه هیچ اثری از ویدئو نبود ،انگار نه انگار که دختری زیر دست ۵ پسر جوان زجه زد انگار نه انگار که ۵ پسر به زور به دختری تجاوز کردند.دیگر نه اثری از دختر بود نه پسران و نه فیلمی که بود و حالا نبود.و من ماندم با تمام تصاویری که دیده بودم بگذریم از صحنه های فیلم که دگرگونم کرد و شبم را به کابوس کشاند اما همان صحنه های از دیشب مانده و نبودن فیلم صبحم را به فکر کشید دیشب فیلمی ساخته شد اکران شد و امروز از پرده ها پایین کشیده شد،دخترک را نمیدانم ،اما مادران این پسران به یقین بین دختران ماه ندیده ی فامیل دنبال ستاره ای خواهند گشت و چه هارمونی ناهماهنگی و ما .........و ما ملت غیور فراموش خواهیم کرد ،مثل همه ی چیزهای دیگری که فراموش کردیم.دولت نفرینیمان را نمیدانم اما خود ما چه میکنیم؟!؟!؟! تنها یک سکوت بزرگ.دیشب مراسم خواکسپاری فرهنگمان ،همان فرهنگی که دم به دم از آن مینویسیم را در فیلمی ۲ دقیقه ای به خواب دیدم .میان زجه های دخترانه و بی غیرتی مردانه!!! خجسته باد ما را!.


صفحه فیس‌بوک Nava Azadi 


مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin