۱۳۹۰ شهریور ۵, شنبه


کارگران ساختمانی نانی برای خوردن ندارند!


شرق
برای پیگیری وضعیت کارگران سر گذر، به اصلی‌ترین سازمان تخصصی کار یعنی اداره کل کار و امور اجتماعی مراجعه کردیم تا مطالبات به حق این قشر زحمت‌کش را مطرح کنیم، اما این سازمان گویا حتی پاسخگو هم نیست. امیدواریم که سازمانی غیر از اداره کار پیدا شود که داد مظلومانه پدرانی که لقمه نانی برای گذاشتن سر سفره فرزندان‌شان را ندارند، پیدا کنند. در روزهایی که ملت ایران به مردم رنجدیده سومالی کمک می‌کنند کاش مسوولان را به یاد مردان و خانواده‌هایشان بیندازد که واقعا نانی برای خوردن ندارند! کافی است به چهارراهی مثل گلبرگ غربی یا میدان تختی تهران، سر بزنی! آنجا، سومالی را خواهی دید!
شاید تو هم مثل من بارها و بارها، آنها را در چهارراه‌ها دیده باشی. اغلب ایستاده‌اند و در انتظار وانت و صاحب‌کاری هستند که بیاید و آنها را انتخاب کند! اشتباه نکنید، آنها مانکن‌های آنچنانی نیستند، آنها کارگران ساختمانی هستند؛ کسانی که ریسک بالای کارگری روزمزدی را به جان خریده‌اند تا خدای نکرده، مجبور نشوند از دیوار خانه‌ای بالا بروند. بیشتر اوقات، تجمعی بیش از ۲۰ نفر دارند و حتی در گرم‌ترین نقطه روز نیز در سایه‌ای کوچک با چهره‌هایی خسته، عطش کار دارند.
وقتی با یکی از آنها صحبت می‌کنم، می‌گوید: چند روز است که می‌آیم اما کار نیست! بعد از ظهر که بر می‌گردم، سفره‌مان دوباره خالی است! آنقدر از این و آن، قرض گرفته‌ام که روی دیدن آنها را ندارم. همیشه خدا، شرمنده فرزندانم هستم. کوچک‌ترین خواسته‌هایشان در جیب‌های تار عنکبوت گرفته‌ام، گم می‌شود! آخر من چه گناهی کردم که کارگر شدم! جرم من، کارگر بودن است. نه بیمه‌ای دارم و نه آینده‌ای!
کارگران روزمزد ساختمانی براساس قانون بیمه اجباری کارگران ساختمانی مصوب ۲۱/۸/۱۳۵۲ مجلس شورای ملی و براساس اصلاحیه مورخ ۱۷/۸/۱۳۷۹ مجلس شورای اسلامی چنانچه دچار حادثه ناشی از کار شوند، در صورت نیاز به مداوا از مزایای بیمه تامین اجتماعی بهره خواهند برد و در صورت فوت برای بازماندگان مستمری برقرار می‌شود.
با نگاهی به آمار موجود در مورد کارگران فصلی مشاهده می‌کنیم که در سال ۱۳۴۵، ۳۳۵ نفر در بخش ساختمانی و راه‌سازی مشغول بوده‌اند و از سال ۱۳۴۵ تا ۱۳۷۵ آمار دقیقی در زمینه تعداد کارگران فصلی وجود ندارد. اما بر اساس نتایج سرشماری سال‌های ۱۳۷۵ تا ۱۳۷۹ که توسط مرکز آمار صورت گرفته است، کارگران ساختمانی ۳۳/۱۱ درصد از کل اشتغال را به خود اختصاص داده‌اند.
زمان کار در طرح‌های ساختمانی به عنوان سابقه بیمه کارگر روزمزد محاسبه می‌شود و کارگران می‌توانند با جمع‌آوری سابقه کار در صورت احراز شرایط زمانی نسبت به بازنشستگی و برقراری مستمری اقدام کنند. ولی متاسفانه در همین تهران، بسیاری از کارگران پروژه‌های ساختمانی از حق و حقوق بیمه خود اطلاعی ندارند و در صورت بروز حادثه نمی‌دانند چگونه برای احقاق حقوق‌شان اقدام کنند. اصولا کارگران روزمزد را کسی بیمه نمی‌کند و در صورت بروز حادثه یا صدمه به کارگر با دفاتر بیمه هماهنگ می‌شود تا مشکل قانونی برایشان پیش نیاید. در حالی که اقشار کم‌درآمد جامعه حداقل از بیمه روستایی یا کمیته امداد امام برخوردارند ولی کارگران روزمزد ساختمانی از این حداقل‌ها نیز محروم هستند.
کارگران سرگذر چهارراه، روایت گذرهایی است که به مرور زمان به وجود می‎آید. افراد زیادی هر روز در این محل‎ها حاضر می‎شوند و ساعت‎های بسیاری را در کنار هم می‎گذرانند، آن‌گونه که شبیه به خانواده‎ای بزرگ شده‎اند، خانواده‌ای که با آمدن یک ماشین و شخصی که خواهان کارگر است، به راحتی از هم می‎پاشد! آنها ساعت‌ها در یک طرف خیابان، می‌ایستند یا می‌نشینند یا در حاشیه فضای سبزی قدم می‌زنند. شاید هجوم دسته‎جمعی‌شان چندان عجیب نباشد! آیا انتظار روزانه آنان که در بیشتر اوقات بی‎نتیجه می‎ماند، تامل‌برانگیز نیست؟
هر روز کارگران سرگذر چهارراه‌ها را من و تو می‌بینیم. شاید حتی این روزها در حضور هوای چندین و چند درجه‌ای تهران، روزه هم باشند. اما ما وقتی درست در اتومبیل خود نشسته‌ایم و باد بی‌تفاوتی و سرد کولر ماشین‌مان به ما می‌خورد، از کنارشان به راحتی عبور می‎کنیم؛ چه کسی باید پاسخگوی انتظار بی‌نتیجه این کارگران باشد؟
یک کارگر که به گفته خودش دیپلم فنی دارد، می‎گوید: به دلیل نبود کار حدود چهار‌سال است که کارگری می‎کنم. هر روز همراه من حدود سی، چهل کارگر به اینجا می‌آیند و برای به دست آوردن لقمه‎ای نان منتظر می‌مانند تا کسی پیدا شود که نیاز به کارگر داشته باشد. وی با دلی پر از خون ادامه می‌دهد: از این تعداد کارگر معمولا هر روز هشت تا ده نفر می‌توانند کار پیدا کنند که آنها هم بیشتر ریش‎سفیدان هستند یا افرادی که زورشان زیاد است!
نه راه گریز نه راه گزیر!
کارگر دیگری می‎گوید: هشت‌سال است کارگری می‎کنم و هنوز نتوانسته‎ام پیشه دیگری انتخاب کنم. نگاه مردم نامناسب است و برخورد خوبی با ما ندارند. همه به چشم افراد معتاد، اوباش یا زورگیر به ما نگاه می‎کنند. این گذرها جلوه زشتی دارد اما چه باید کرد که چاره‎ای برای سیر کردن شکم همسر و فرزندان‌مان نداریم. کارگر دیگری به نام‌ «رضا» از مشکلاتش می‎گوید: هفته پیش در حین کار، پایم دچار آسیب شد و از همان روز درد شدیدی را در پای خود حس می‌‎کنم، اما صاحب‌کار توجهی ندارد و پرداخت مزدم را منوط به اتمام کار کرده است. وی با ابراز نارضایتی از اینکه «هیچ حمایتی از ما نمی‎شود و هیچ ارگانی حاضر به ساماندهی وضعیت این قشر نیست»، گفت: به اداره کار مراجعه کردم، اما بی‎نتیجه بود. یکی از کارگران ساختمانی گفت: ۲۴‌سال است که کارگر روزمزد هستم، در بعضی از پروژه‌های ساختمانی مرتفع (چند طبقه) کارفرمایان کارگران را بیمه می‌کنند اما مبلغ بیمه از حقوق‌شان کسر می‌شود. یکی دیگر از کارگران می‌گوید: با وجود شش‌ماه کار در پروژه‌های ساختمانی مختلف هیچ وقت از طرف کارفرما بیمه نشدم و اگر به شرایط موجود نیز اعتراض کنیم بیکار می‌شویم. وی با بیان اینکه یک کارگر ساختمانی باید برای داشتن چند روز کار به حقوق بخور و نمیرش قانع باشد وگرنه بیکار خواهد بود ادامه داد: بیشتر کارگران سرگذر یا روزمزد بیش از ۱۰ سال کار کرده‌اند ولی هیچ وقت بیمه یا سابقه کاری آنها محاسبه نشده است!
زمانی برای اوستاهای بخیل!
کارگر جوانی از مهارت خود می‌گوید: کارگر سرگذر هر روز به سمتی می‎رود. یک روز کارگر بنا، یک روز کارگر گچ‎کار و روز دیگر شاید بارکش باشد. بیشتر خراب کردن خانه‌های قدیمی کارمان شده است. استادکاران تنها به فکر پیشبرد کار خود هستند و چیزی به ما یاد نمی‌دهند.
چه کسی، مسوول ماست!
کارگر دیگری گفت: نمی‎دانیم موضوع ساماندهی کارگران سرگذر به چه ارگانی مربوط است اما در هر صورت از مسوولان خواهش می‎کنیم به فکر ساماندهی کارگرهای سرگذر باشند. لااقل ۱۰ مکان را در شهر مشخص یا مکانی را مخصوص ما درست کنند. مکانی باشد که مهارت‌ها در آن تقسیم‌بندی شود، کارگرها دارای نوبت باشند تا دیگر اختلافی پیش نیاید. یکی از نقاشان با نام «علی» که شهرستانی است، می‌گوید: ۱۷‌سال سابقه کار دارم. تعریف از خود نباشد، کمتر کسی است که بتواند رنگ را مثل من در بیاورد.
سال‎های پیش وضع کار خیلی خوب بود و همه جا کار داشتم و بیشتر در مجتمع‎های بزرگ کار می‎کردم، اما دو سالی است که وضع کار خراب شده است. ساختمان‎سازی‎ها کم شده، حرفه‎های دیگر جای حرفه ما را گرفته‎اند و دیگر از حرفه نقاشی استقبال خوبی نمی‌شود. وی ادامه داد: از ایستادن در اینجا جز کارهای کوچک چیزی نصیبم نمی‎شود که بعضی از این کارها یک هفته‎ای یا یکی، دو روزه است و اصلا‌ به لحاظ مالی صرف نمی‎کند، هر چند ناشکری نمی‌کنم اما متاسفانه کارهای بزرگی که سراغ دارم به دست نقاشان ناشی‌ای می‎افتد که به علت پایین بودن قیمت دستمزدشان، کار را از ما گرفته‎اند.
همیشه پای بیکاری در میان است!
کارگر دیگری می‎گوید: بیشتر روزها اینجا کاری نیست و مجبورم با سابقه ۲۰ ‌ساله‎ام کار را که یک کارگر ساده باید انجام دهد، بپذیرم. در سمت کارگران ساده و کم‌مهارت، کارگرانی دیده می‎شوند از ۱۶ ‌سال تا پیرمرد ۶۳ ‌ساله که حتی در روزهای آخر هفته و ایام تحصیل نیز کار می کنند گویا جوانان محصل نیز در این جمع به چشم می‌خورند.
ساماندهی کارگران خیابانی هنوز به نتیجه مطلوب نرسیده است. رییس سابق اداره کار استان تهران با بیان اینکه شهرداری زحمات زیادی در خصوص ساماندهی کارگران خیابانی کشیده می‌گوید: با وجود اقداماتی که در این خصوص انجام شده اما دیگر خبری از آن نیست و موضوع به نتیجه خاصی نرسیده است.
علی مظهری در خصوص ساماندهی کارگران ساختمانی سر چهارراه‌ها، می‌گوید: اجرای این موضوع مربوط به سال‌های گذشته است که با همکاری چند دستگاه مختلف بود و شهرداری کارهایی در این خصوص انجام داد اما دیگر خبری از این طرح نیست! مظهری درباره حل ریشه‌ای موضوع حضور کارگران ساختمانی چهارراه‌ها، معتقد است: اگر در استان‌های نیمه برخوردار، صنایع و اشتغال و زمینه‌های کار فراهم شود کارگران سر چهارراه‌ها که اکثر آنها شهرستانی هستند به سمت تهران مهاجرت نمی‌کنند!
به گفته وی، برنامه‌ریزان استان تهران معتقدند دولت باید تمام تلاش خود را برای توسعه استان‌ها به خصوص شهرهای محروم به کار گیرد تا جمعیت جوان و کارجو شهرهای دیگر به تهران مهاجرت نکنند. مظهری می‌افزاید: اکثر کارجوهای تهرانی از تحصیلات و مهارت برخوردارند، بنابراین سرگذر برای کار نمی‌ایستند. همچنین سازمان فنی و حرفه‌ای و نظام مهندسی مسوولیت آموزش کارگران ساختمانی را برعهده دارد و توصیه شده که کارفرما از افراد دارای مهارت استفاده کند. وی با بیان اینکه ۳۰۰‌هزار فرصت شغلی در تهران در اختیار اتباع بیگانه است، اظهار می‌دارد: اداره کار استان تهران هنوز در مورد حضور بیش از این تعداد اتباع بیگانه در تهران به نتیجه‌ قطعی نرسیده است.
اداره کار، مسوولیتی ندارد
وقتی با شماره ۶۶۷۰۲۱۵۲ اداره کل کار و امور اجتماعی تهران، بیش از چندین و چندبار تماس می‌گیرم تا صحبت‌های او را بشنوم، متاسفانه کسی گوشی را جواب نمی‌دهد، اما موفق می‌شوم تا با یکی از روسای اداره کل کار و امور اجتماعی استان‌های جنوبی صحبت کنم و از او در مورد مسوولیت سازماندهی کارگران سرگذر چهارراه‌ها بپرسم. او می‌گوید: مسوولیت کارگران چهارراه‌ها، ارتباطی با اداره کار ندارد!
وقتی از وی توضیح بیشتری می‌خواهم، می‌گوید: آنها کارگرند و جویای کار ما متولی کارگرانی هستیم که در کارگاه‌ها کار می‌کنند. کسانی که در چهارراه‌ها می‌ایستند، روزمزد هستند و به آنها بیمه تعلق می‌گیرد. وقتی از قهرمان طاهری درباره برنامه‌ای راجع به سازماندهی این کارگران می‌پرسم، می‌گوید: این کارگران باید به اداره فنی‌وحرفه‌ای مراجعه کرده، ثبت‌نام کنند و پس از فراگیری آموزش‌های لازم، وام خوداشتغالی بگیرند!
نتیجه اخلاقی!
به هر حال، « شرق» برای پیگیری وضعیت کارگران سر گذر، به اصلی‌ترین سازمان تخصصی کار یعنی اداره کل کار و امور اجتماعی مراجعه کرد تا مطالبات به حق این قشر زحمت‌کش را مطرح کند، اما این سازمان گویا حتی پاسخگو هم نیست. امیدواریم که سازمانی غیر از اداره کار پیدا شود که داد مظلومانه پدرانی که لقمه نانی برای گذاشتن سر سفره فرزندان‌شان را ندارند، پیدا کنند. در روزهایی که ملت ایران به مردم رنجدیده سومالی کمک می‌کنند کاش مسوولان را به یاد مردان و خانواده‌هایشان بیندازد که واقعا نانی برای خوردن ندارند! کافی است به چهارراهی مثل گلبرگ غربی یا میدان تختی تهران، سر بزنی! آنجا، سومالی را خواهی دید!
مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin