سخنان زشت صادق زیبا کلام!!!
کوروش کبیر و دایوش بزرگ، از مفاخر بزرگ مردم داری و نوع پروری و چهره های تابناک تاریخ سیاسی ایران، از دید یک دلقک تازی زاده به نام حقه باز زشت کلام که به غلط نام صادق زیباکلام به خود گرفته، از موی گندیده محمد و علی و مانند آن کمتر است. |
صادق زیبا کلام که با فرصت طلبی در بدو انقلاب دوره دکتری اسلامی را در یک دانشگاه درجه سه انگلیس می گذراند، آنگاه، با چاپلوسی و حقه بازی برای خود در دانشگاه تهران پست و مقامی کسب می کند، و همه روزه به نرخ روز نان می خورد. زمانی که احمدی نژاد در اوج قدرت بود، او چاپلوس و نوکر خانه زاد احمدی نژاد به شمار می رفت. اکنون که زیر پای احمدی نژاد شل شده، او ناچار است به نوعی خود را به بند تنبان خامنه ای بچسباند، و چون مستقیماً راه و روشی برای دسترسی او ندارد، به طور مستقیم به شارلاتان بازی دست می زند و حرف هایی را می گوید که بتواند خود را از شر دشمنان احمدی نژاد برحذر دارد،
در این جا به سخنان شرم آورانه این زشت سیرت تازی زاده که در مناظره با الله کرم بیان کرده است می پردازیم:
“شما به صورت تیغ انداخته من نگاه نکنید من یک موی محمد بن عبدالله را به صد تا کوروش، داریوش، خشایار و گذشته ایران، تخت جمشید وپرسپولیس نمیدهم.” و این موجود خود فروخته ونوکر پیشه، در جایی دیگر از سخنان مضحک خود اینچنین گفته است:
“شما اگر به دانشکاه تهران بیایید واز دانشجویان من بپرسید که آیا آقای دکتر زیبا کلام عید نوروز را به شما تبریک می گوید یا نه یک دانشجو هم پیدا نمی کنید که بگوید آقای دکتر زیبا کلام عید نوروز را تبریک می گوید.می دانید چرا؟ چون من آن را خیلی قبول ندارم، از نظر من عید، دو عید قربان وعید فطر هست همان دو عیدی که رسول الله جشن گرفته وبزرگ دانسته است.”
“شما به صورت تیغ انداخته من نگاه نکنید من یک موی محمد بن عبدالله را به صد تا کوروش، داریوش، خشایار و گذشته ایران، تخت جمشید وپرسپولیس نمیدهم.” و این موجود خود فروخته ونوکر پیشه، در جایی دیگر از سخنان مضحک خود اینچنین گفته است:
“شما اگر به دانشکاه تهران بیایید واز دانشجویان من بپرسید که آیا آقای دکتر زیبا کلام عید نوروز را به شما تبریک می گوید یا نه یک دانشجو هم پیدا نمی کنید که بگوید آقای دکتر زیبا کلام عید نوروز را تبریک می گوید.می دانید چرا؟ چون من آن را خیلی قبول ندارم، از نظر من عید، دو عید قربان وعید فطر هست همان دو عیدی که رسول الله جشن گرفته وبزرگ دانسته است.”
زمانی که استاد دانشگاه مملکت، چنین فرد وطن فروش خائن بی کفایتی است، از اقشار کم سواد و بی سواد جامعه چه انتظاری می شود داشت؟.
هنگامی که حکومت خونخوار اسلامی، چنین مزدوارن تازی صفتی را گماشته است تا به دانشجویانی که در پی کسب علم و دانش هستند، چیز بیاموزد، بهتر است در آن دانشگاه را همراه با د۲هان این بی غیرتان عرب، با هم گل گرفت.
هنگامی که حکومت خونخوار اسلامی، چنین مزدوارن تازی صفتی را گماشته است تا به دانشجویانی که در پی کسب علم و دانش هستند، چیز بیاموزد، بهتر است در آن دانشگاه را همراه با د۲هان این بی غیرتان عرب، با هم گل گرفت.
صادق زیبا کلام در مناظره ی خود، چند بار بر روی این جمله که ” من تکلیفم با عقایدم روشن است ” پا فشاری کرد، باید به ایشان گفت که شاید شما تکلیف تان با عقاید منحوس تان روشن باشد، ولی به طور قطع تصویر روشنی از ” شخص پدر ” در گذشته ی شما به چشم نمی خورد. من نمی گویم نطفه ی حرام عرب بودن بد است، من اعلام می کنم که آقای زیبا کلام نطفه ی لق تازی، در ایران نشستن، نان و نمک این مرز و بوم را خوردن و لجن مال کردن تاریخ همین مملکت، عمل ننگینی است که پست ترین حیوانات نیز راضی به انجام آن نمی شوند.
آیا خشایار و کوروش و داریوش و دیگر بزرگان و نام آوران این سرزمین، این محمّد بچّه باز شما را، به نوکری و بردگی خود نیز قبول می کردند که حال شما برای ما سنگ محک میان انتخاب بین کوروش و محمّد شده اید؟. شما و امثال شما تازی زادگان، چه جانورانی هستید که نوروز، جشن ملّی ایرنیان را قبول داشته باشید یا نداشته باشید؟.
آقای زیبا کلام، فقط بدان که نه کلامت زیباست و نه خودت صادق هستی، زمستان می رود و رو سیاهی است که بر زغال خواهد ماند. بهتر است نامت را به حقه باز زشت کلام تغییر دهی.
آقای حقه باز زشت کلام، این مزخرفاتی که بلغور کرده ای را فراموش نخواهیم کرد و پیشنهاد می کنم که کوله بارت را جمع کن و دست خانواده ات را بگیر و برگرد به سرزمین پدرانت در میان صحراهای سوزان عربستان و دور هم مارمولک شکار کنید و کباب کنید و نوش جان کنید.
گفتی که یک تار موی محمّد را به کوروش و داریوش و خشایار و تاریخ این مرز و بوم نمی دهی، می گویم که ما، همه ی ایرانیانی که عاشقانه وجب به وجب خاک سرزمین مان را می پرستیم، یک تار از پشم های بیضه ی اسب یکی از سربازان کوروش و یا داریوش و خشایار را، به تمامیت الله و محمّد دزد زن باز و علی قاتل و خاندان مفت خور و متجاوزشان و همه ی هستی اسلامت نمی دهیم.
گفتی که یک تار موی محمّد را به کوروش و داریوش و خشایار و تاریخ این مرز و بوم نمی دهی، می گویم که ما، همه ی ایرانیانی که عاشقانه وجب به وجب خاک سرزمین مان را می پرستیم، یک تار از پشم های بیضه ی اسب یکی از سربازان کوروش و یا داریوش و خشایار را، به تمامیت الله و محمّد دزد زن باز و علی قاتل و خاندان مفت خور و متجاوزشان و همه ی هستی اسلامت نمی دهیم.
حال دکتر حقه باز زشت کلام، شاید در حال صدور اجازه ی صیغه شدن دخترت برای هزارمین بار، با یکی از اعراب بادیه نشین زیر خلیج پارس هستی، یک پرسشی از تو خائن سلمان صفت دارم، آیا شرف و وجدان و ناموس و غیرت در طایفه ی شما پیدا می شود؟. گمان می کنم که خیر؟، اگر ذره ای شرافت در وجودتان هست، مثقالی چند؟؟