۱۳۹۰ شهریور ۹, چهارشنبه


جرم؛ کمک به داغداران و گزارش وضع همجنسگرایان

فرشته قاضی
فرشته قاضی
f.ghazi(at)roozonline.com
همسر سیامک قادری، روزنامه نگار زندانی در مصاحبه با "روز" اعلام کرد این روزنامه نگار به علت تهیه گزارش و مصاحبه از همجنس گرایان به "فعل حرام" متهم شده در حالیکه او تنها به وظیفه اطلاع رسانی خود عمل کرده است.
سیامک قادری، خبرنگار سابق خبرگزاری جمهوری اسلامی (ایرنا) است که به نشراکاذیب، تبلیغ علیه نظام، توهین به رئیس جمهور و رئیس قوه قضائیه و همچنین فعل حرام متهم وبه 4 سال حبس تعزیری و 80 ضربه شلاق محکوم شده است.
همزمان یکی از نزدیکان سیدمحمد ابراهیمی در مصاحبه با "روز" از وضعیت روحی بد این زندانی سیاسی و فشارهای امنیتی بر خانواده او خبر داد و گناه او را عمل به وظیفه انسانی اش دانست.
سیدمحمد ابراهیمی آذر ماه سال گذشته بازداشت و به اجتماع و تبانی و اقدام علیه امنیت ملی متهم شد. او رابط خانواده های عزادار با میرحسین موسوی بود. خانواده هایی که فرزندان و اعضای خانواده شان را بعد از انتخابات و در جریان اعتراضات مردمی از دست داده بودند.
 یکی از نزدیکان آقای ابراهیمی می گوید: تنها گناه محمد این بود که به خانواده هایی که عزیزان خود را از دست داده بودند سر میزد و به آنها کمک میکرد، اگر کاری داشتند پی گیری و انجام میداد و سعی میکرد در کنار آنها باشد؛ به خاطر همین هم او را بازداشت کردند و اکنون ماههاست درزندان به سر می برد گویی که در کشور ما همدردی و کمک به مادران داغدار جرم است.
او می افزاید: وقتی به محمد اتهام اقدام علیه امنیت ملی و اجتماع و تبانی زدند باورمان نمی شد؛ آخر مگر رفتن به دیدار مادری که جوانش را از دست داده یا فرزندی که پدرش را از دست داده جرم است؟ یعنی واقعا امنیت کشور ما با این چیزها به خطر می افتد که به خاطر آن بلایی سر محمددر زندان می آورند که کارش به تیمارستان می کشد؟
این فرد نزدیک به آقای ابراهیمی توضیح میدهد: "همسر محمد به شدت تحت فشار است؛ بارها خود او را احضار و مورد آزار قرار داده اند برای همین او سکوت کرده و محمد گمنام و غریبانه درزندان مانده. او از طرف آقای موسوی می رفت و شهدای گمنام را پیدا میکرد و با خانواده هایشان همدردی میکرد و تنها به همین گناه، خودش ماهها گمنام در سلول های انفرادی ماند و زیر شکنجه چنان وضعیت اش وخیم شد که ماموران از زندان، او را به بیمارستان امین آباد منتقل کردند. 34 روز در همین بیمارستان که مخصوص بیماران روانی است ماند و باز او را به زندان بازگرداندند. به بند 350 که منتقل اش کردند پدرش فوت کرد و خبر فوت پدرش را که دادند باز دچار تشنج شد، روزی 24 قرص میخورد که هر یک از این قرص ها می تواند آدمی را از پا بیندازد؛ در تمام این مدت هم اجازه حتی یک روز مرخصی ندادند که حداقل وضعیت روحی اش التیام یابد. حتی برای فوت پدرش هم مرخصی به او ندادند که بیاید و حداقل در خاکسپاری پدرش باشد و با او وداع کند".
به گفته او، آقای ابراهیمی مجددا از بند 350 به بند 209 منتقل شده: "تازه ورزش را در زندان شروع کرده بود و داشت خود را بازسازی میکرد البته کمک سایر زندانیان سیاسی بند 350 هم باعث شد بتواند روحیه بگیرد اما باز او را به بهانه تحقیقات بیشتر به 209 بردند؛ ما واقعا نمی دانیم این تحقیقات یعنی چی؟ 7 ماه تمام از او بازجویی کردند، به امین اباد بردند، به زندان بازگرداندند و محمد دیگر چه باید بگوید و چه دارد و چه میخواهند که باز تحقیقات بیشتر را پیش می کشند و به 209 می برند؟ او مگر چه جرمی مرتکب شده؟ همدردی و کمک به مادران شهدا جرم است؟ خب در قانون بنویسند همه ملت بدانند که دیگر حس همدردی با خانواده های داغدار و عزادار هم در کشور ما جرم شده".
از او درباره وضعیت فعلی آقای ابراهیمی می پرسم؛ می گوید: نمیدانم هنوز 209 است یا او را به بند 350 بازگردانده اند این هفته روز ملاقات بند 350 که خانواده مراجعه کنند معلوم می شود.

اتهام "فعل حرام" برای یک خبرنگار
همسر سیامک قادری، خبرنگار سابق ایرنا می گوید که همسرش به دلیل مصاحبه با همجنس گرایان و تهیه گزارش درباره انها به انجام فعل حرام متهم و به 80 ضربه شلاق محکوم شده است.
آقای قادری، 5 مرداد 89 در منزلش بازداشت و به خاطر نوشته های وبلاگش متهم به نشر اکاذیب، تشویش اذهان عمومی و توهین به رئیس جمهور و رئیس قوه قضائیه شد.
او به 4 سال حبس، صدهزار تومان جریمه نقدی و 80 ضربه شلاق محکوم شده و اکنون در بند 350 زندان اوین به سر می برد.
فرزانه میرزا وند، همسر آقای قادری که روز گذشته با او ملاقات داشته، وضعیت روحی و عمومی این روزنامه نگار را خوب توصیف می کند ومیگوید: همسرم تاکنون یک روز هم به مرخصی نیامده، بارها به دادستانی مراجعه کردم و درخواست مرخصی دادم اما بررسی نشد و هیچ جوابی ندادند؛ یکبار خیلی اتفاقی آقای جعفری دولت آبادی را دیدم و گفتم که همسر من از موقع بازداشت تا کنون تنها با همان قرار بازداشت دوماهه اول در زندان است و قرار بازداشت اش هم تمدید نشده و کلا شرایط اش را توضیح دادم. از حرف های من تعجب کرد و پرسید همسرتان تا به حال مرخصی نیامده؟ گفتم نه خیر؛ گفت از این سرباز که اینجاست برگه بگیر بنویس تا دستور دهم و مساله پی گیری شود. تا برگه را گرفتم پرسید اسم همسرت چیست و همین که گفتم سیامک قادری، آقای دادستان گفت همان خبرنگار؟ لازم نکرده بنویسی، برگه را پس بده، او خیلی بد کرده و حالا حالاها باید در زندان بماند؛ حداقل دو سال باید زندان بماند که بعد بتوانید اقدام کنید.
خانم میرزا وند می افزاید: طبق قانون، هر زندانی، حتی زندانیان سیاسی وقتی یک ششم محکومیت خود را می گذرانند می توانند از حق مرخصی استفاده کنند اما دادستان تا اسم همسر مرا شنید گفت او باید زندان بماند و بعد از دو سال بیایید درخواست مرخصی دهید؛ متاسفانه بعد از آن هم هر بار باز اقدام کردم و درخواست مرخصی دادم نتیجه ای نداشته؛ همسر من یک روزنامه نگار است و جز اطلاع رسانی کاری نکرده. او را با 18 سال سابقه کار در ایرنا اخراج کردند بعد هم دقیقا 13 بار وبلاگش را فیلتر کردند و آخر سر هم خودش را بازداشت کردند و گفتند به تظاهرات رفته؛ خب یک خبرنگار چگونه می تواند گزارش بنویسد اگر در محل واقعه حضور نیابد؟ اینکه جرم نیست که یک خبرنگار برای تهیه گزارش و خبر به تجمع برود.
پس از اظهارات محمود احمدی نژاد در دانشگاه کلمبیا که گفته بود در ایران هم جنس باز نداریم؛ آقای قادری با تعدادی از هم جنس گرایان ایرانی مصاحبه و گزارشی در این مورد تهیه کرد. مصاحبه هایی که اتهام "انجام فعل حرام" را برای این روزنامه نگار به دنبال داشت؛ همسرش می گوید: ما واقعا از این مساله خیلی ناراحت ایم؛ این 4 سال زندان برایمان قابل تحمل تر بود از اینکه 80 ضربه شلاق را با چنین اتهامی به همسرم بدهند. این نهایت بی عدالتی است. همسر من به عنوان یک خبرنگار، تعدادی مصاحبه با همجنسگراها انجام داد و وقتی او را بازداشت کردند متهم به فعل حرام اش کردند و گفتند خودت هم از اینها هستی و رابطه ات خبرنگاری نبوده و.... چند نفر از کسانی که همسرم با آنها مصاحبه کرده بود را نیز بازداشت کردند.
همسر آقای قادری می افزاید: همسر من قبلا بارها به خاطر نوشته ها و گزارش هایش در ایرنا مورد تقدیر قرار گرفته بود؛ او خود را یک هفته تمام به عنوان قاچاقچی معرفی کرد و به منطقه خاک سفید رفت تا بتواند مستند گزارش دهد و گزارشی از منطقه خاک سفید تهیه و منتشر کرد که منجر به رسیدگی نیروی انتظامی و تخلیه این منطقه شد، خب پس باید بگوییم همسر من قاچاقچی بوده؟ او کار حرفه ای خود را انجام داده بود. درباره همجنس گراها هم همین طور او موفق شده بود اعتماد این افراد را جلب و با آنها مصاحبه کند؛ حال یک خبرنگار وقتی با همجنس گراها مصاحبه میکند خود همجنس گرا است؟ یادم است روزنامه کیهان یک مطلب نوشت اسم همسرم را کامل با مشخصات درج کرد و او را متهم به همجنسگرایی کرد و نوشت که مدافع همجنسگراها است و... جوابی ندادیم آخر چه بگوییم وقتی روزنامه ای و نویسنده ای بویی از کار خبرنگاری نبرده و نمیداند خبرنگار با همه طیف های مختلف مصاحبه می کند تا اطلاع رسانی کند و اطلاع رسانی به معنای تایید یا رد آن مساله نیست؛ دیگر ماچه باید بگوییم؟
واقعیت سنگسار در اسلام

گویند خدا در قلب و وجود ماست، پس آنان که سنگ بر ما میزنند، ما نیستیم، سنگ بر خدا میزنند.
گویند خدا جان است و جان بند به خدا، پس آنان که ما را میکشند، خدا را میکشند.
گویند خدا مهربان مهربانان است، پس آنان که مهربانان را میکشند، مهر خدارا میکشند.
گویند و گویند و همه گویند!!!
کسی‌ نگوید چرا ما و خدا را میکشند؟!



ممانعت بازجویان وزارت اطلاعات از انجام عمل جراحی دانشجوی زندانی

بنابه گزارشات رسیده به "فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران" دانشجوی زندانی میثاق یزدان نژاد در شرایط حاد جسمی بسر می برد اما بازجویان وزارت اطلاعات مانع درمان وی هستند.
دانشجوی زندانی میثاق یزدان نژاد از بیماری حاد جسمی رنج می برد.سال گذشته بنابه توصیۀ اکید کمسیون پزشکی برای انجام عمل جراحی به اتاق عمل یکی از بیمارستانهای خارج از زندان برده شد ولی زمانی که پزشکان آمادۀ عمل جراحی وی می شدند بدستور بازجویان وزارت اطلاعات عمل جراحی متوقف گردید و او را از بیمارستان به زندان گوهردشت کرج تبعید کردند. از آن زمان تا به امروز وضعیت جسمی وی وخیم تر شده و وزن او نزدیگ به 30 کیلو کاهش یافته است. جان دانشجوی زندانی در معرض خطر جدی قرار دارد.
توصیه های  پزشک قانونی و کمسیون پزشکی به دادستانی و مسئولین زندان برای انجام عمل جراحی تا به حال بدون هیچ اقدامی باقی مانده است.
از طرفی دیگر خانواده یزدان نژاد حاضر شده اند که هزینه های لازم برای درمان فرزندشان در یکی از بیمارستانهای تهران را خود متقبل شوند.اما با ممانعت بازجویان وزارت اطلاعات مواجه هستند. عباس جعفری دولت آبادی دادستان تهران مجری خواسته های بازجویان وزارت اطلاعات حاضر به روبرو شدن با این خانواده و دادن پاسخ مشخص به آنها نیست.
آخوندی با نام مستعار علوی که از مسئولین و سربازجویان وزارت اطلاعات است اخیر تعدادی از خانواده های زندانیان سیاسی را احضار و یا بصورت تلفنی مورد بازجویی و تهدید به پرونده سازی نموده است که در صورت انتشار اخبار وضعیت و شرایط عزیزانشان پرونده ای تحت عنوان جاسوسی برای آنها تشکیل خواهد داد. این جنایتکار علیه بشریت پیش از این در بند 209 علیه تعداد زیادی از فعالین حقوق بشری،سیاسی،مادران عزدار،زنان و غیره جهت مرعوب کردن آنها  اقدام به اتهام سازی جاسوسی نموده  بود.
شیوه های غیر انسانی و قرون وسطایی که بازجویان وزارت اطلاعات علیه زندانیان سیاسی که در وضعیت حاد جسمی بسر می برند.بیماری آنها که در اثر شکنجه های جسمی بوجود آمده است را به عنوان ابزاری برای زجر کش کردن زندانیان سیاسی بکار می برند و آخرین مورد آن زجر کش کردن زنده یاد محسن دگمه چی بازاری زندانی بود.
لازم به یادآوری است دانشجوی زندانی میثاق یزدان نژاد 24 ساله ،دنشجوی رشتۀ مترجمی پیام نور بود.او در تاریخ 19 شهریورماه 1386 با یورش مامورین وزارت اطلاعات دستگیر و به سلولها انفرادی بند 209 زندان اوین منتقل گردید و بیش از 6 ماه در بند مخوف 209 زندان اوین تحت شکنجه های جسمی و روحی بازجویان وزارت اطلاعات قرار داشت. او توسط صلواتی معروف به قاضی مرگ به 13 سال زندان به دلیل  شرکت در مراسم نوزدهمین سالگرد قتل عام زندانیان سیاسی سال 67 محکوم شد.او  در حال حاضر در سالن ایزوله شده 12 بند 4 زندان گوهردشت کرج زندانی است.
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران ،عدم درمان زندانیان سیاسی که در وضعیت وخیم جسمی بسر می برند و تهدید خانواده های آنها به پرونده سازیهای موهوم جهت پوشاندن جنایتها خود را محکوم می کند و از کمیسر عالی حقوق بشر خواستار اعزام گزارشگر ویژه برای بازدید از زندانها ،ملاقات با زندانیان سیاسی و خانواده ها آنها جهت تهیۀ گزارشی از جنایت علیه بشریت رژیم ولی فقیه علی خامنه ای  و ارائۀ آن به سازمان ملل می باشد.

  دام امنیتی برای کاربران ایرانی گوگلarticle picture
 
انتشار خبر استفاده از گواهی امنیتی جعلی برای به دام انداختن کاربران ایرانی سرویس‌های گوگل و سرقت اطلاعات خصوصی آنها، بار دیگر سوالات بسیاری را در میان کاربران برانگیخته است. دست چه کسانی را در پس آن می‌توان دید؟
صدها کمپانی صدور گواهی‌های امنیتی (Security Certificates) در جهان وجود دارند. هدف از استفاده از این گواهی‌های دیجیتال، حصول اطمینان از ارتباط امن کاربران با سرویس‌های حساسی مانند ایمیل، شبکه‌های اجتماعی یا حساب‌های بانکی است؛ ارتباطات امنی که از طریق HTTPS برقرار می‌شوند، نیازمند دریافت چنین گواهی‌هایی از مراکز معتبر صدور هستند.

اما آن‌چه که از روز گذشته خبرساز شد و حکایت از تلاشی پنهان برای دست‌یابی به اطلاعات خصوصی کاربران ایرانی گوگل داشت، استفاده از یک گواهی جعلی برای نفوذ به حریم خصوصی کاربران بود. از این گواهی‌های جعلی می‌توان برای هدایت ترافیک حساس داده‌های آنلاین به سرورهایی استفاده کرد که صرفا برای سرقت اطلاعات خصوصی کاربران تعبیه شده‌اند.

این گواهی توسط یکی از مراکز صدور گواهی‌های امنیتی SSL در هلند، در ماه جولای صادر شد. کمپانی هلندی DigiNotar یکی از صدها کمپانی صدور گواهی SSL است که امکان ارتباط امن وب‌سایت‌ها با کاربران‌شان از طریق HTTPS را فراهم می‌کنند. این کمپانی اعلام کرده که از ۱۹ جولای هک شده بود و در پی‌آن همه گواهی‌های به سرقت رفته را باطل کرد، جز یکی که از ۱۰ جولای تا کنون (بیش از ۵۰ روز پیش) فعال بوده و برای به دام انداختن کاربران ایرانی مورد استفاده قرار گرفته است. مساله این است که در این مدت بسیاری از کاربران ایرانی ممکن است در چنین دامی گرفتار شده و بخشی از زندگی دیجیتال‌شان به یغما رفته باشد.

موزیلا و مایکروسافت، بلافاصله پس از انتشار هشدار امنیتی گوگل، واکنش نشان دادند و گواهی امنیتی DigiNotar را از از فهرست گواهی‌های مورد اعتماد مرورگرهای خود حذف کردند. گوگل در هشدار امنیتی خود اعلام کرد که آسیبی به کاربران مرورگر رسمی این کمپانی، گوگل‌کروم، نرسیده است. گوگل کروم از امن‌ترین مرورگرهای جهان است و پیکربندی آن به‌گونه‌ای است که به صورت اتوماتیک در برابر چنین حملاتی از کاربر دفاع می‌کند، اما در نهایت همه چیز بستگی به کاربر، میزان آگاهی‌اش از مسائل امنیتی و توجه‌اش به پیغام‌های خطا یا هشداری دارد که مرورگر می‌دهد.

با این همه، هم‌چنان بسیار مهم است که کاربران ایرانی برای اطمینان بیش‌تر از امنیت دیجیتال خود، پسوردهای خود را تغییر دهند و بدون استفاده از پراکسی یا وی‌پی‌ان معتبر، وارد سایت‌های مهمی نظیر گوگل و فیس‌بوک و توییتر نشوند. آپدیت کردن مرورگر (هم روی نسخه‌های دسک‌تاپ و هم نسخه‌های موبایل) هم از دیگر اقدامات پیش‌گیرانه ضروری است. برای اتصال به سرویس‌های مهم گوگل، توییتر، فیس‌بوک و ... هم حتما از افزونه‌ی HTTPS Everywhere استفاده کنید.

در هر مرورگری فهرستی از گواهی‌های HTTPS معتبر هم وجود دارد. در صورتی که پیش‌تر کاربر به این دام افتاده باشد، این گواهی به فهرست گواهی‌های معتبر و مورد اعتماد مرورگرش اضافه شده و قطعا باید آن را از آن فهرست خارج کند.

آیا خواندن ایمیل‌ها هدف اصلی این حملات بود؟

حملات سایبری سازمان‌یافته، نامریی و ناشناس‌اند و رهگیری آنها آسان نیست. هنوز شواهد کافی در دست نیست که بتوان بر اساس آن درباره اهداف اصلی این حملات قضاوت کرد. واقعیت این است که کسانی که در اثر استفاده از مرورگرهای ناامنی چون اینترنت اکسپلورر، یا بی‌اعتنایی به ضرورت به‌روز بودن مرورگر و سیستم‌عامل یا بی‌توجهی به هشدارهای مرورگر خود درباره گواهی‌های امنیتی در دام نفوذگران افتادند، به‌طور بالقوه کنترل همه اطلاعات «گوگلی» (زیرمجموعه‌های دامین گوگل‌دات‌کام) خود را در اختیار نفوذگران قرار داده‌اند: از پیشینه جست‌وجوهای آنلاین گرفته تا سرویس‌های مختلف و متعدد گوگل نظیر جی‌میل، گوگل‌ریدر، گوگل‌پلاس، گوگل‌داکس و گوگل ‌انلتیک (سرویس تحلیل داده‌ها و بازدیدهای وب‌سایت‌ها) و یوتیوب و ده‌ها سرویس دیگر.

حملات «مرد در میانه » (MITM: Man in the Middle) نوعی «نفوذ با چراغ‌های خاموش»اند. نفوذگران در این نوع حملات تلاش می‌کنند تا با جعل هویت، جایی در میانه مسیر ارتباطی مرورگر و وب‌سایتی که از پروتکل لایه سوکت‌های امن (Secure Sockets Layer: SSL) که اتصالات HTTPS مبتنی بر آن است استفاده می‌کند، قرار گیرند و اطلاعات خصوصی کاربر از جمله نام کاربری و رمز عبورش را بدزدند. مانند یک ایستگاه بازرسی غیرقانونی که با هدف اخاذی طراحی شده، اما دزدها لباس نیروی انتظامی به تن کرده‌اند تا اعتماد رهگذران را جلب کنند.

هنوز با قاطعیت نمی‌توان از اهداف چنین عملیاتی بر ضد کاربران ایرانی سخن گفت، اما تجربه نشان می‌دهد که دولت ایران چنین فرصت‌هایی را از دست نمی‌دهد و حتی اگر هکرهای مستقل دست به چنین اقدامی زده باشند، بلافاصله تلاش می‌کند تا با معامله با آنها، اطلاعات به دست آمده از این عملیات را در اختیار بگیرد؛ اطلاعاتی که عموما در آینده بر ضد شهروندان استفاده شده و می‌شود.

با توجه به این‌که گواهی جعلی DigiNotar همه سرویس‌های امن گوگل را پوشش می‌داد، باید گفت که ایمیل‌خوانی، تنها هدف این عملیات نبوده، اگرچه احتمالا در نظر نفوذگران مهم‌ترین آنها بوده است.

انحصار زیرساخت؛ دست باز دولت در دست‌کاری شبکه

شاید ‌پیش‌تر، بیش‌تر به جنبه‌های اقتصادی تسلط سپاه پاسداران و وزارت دفاع و اطلاعات جمهوری اسلامی بر شبکه‌های مخابراتی و زیرساخت‌های ارتباطی توجه شده باشد، اما مساله اساسی اینجاست که ماهیت انحصاری ارتباطات در ایران موجب می‌شود که نیروهای وابسته به دولت بتوانند پس از به دست آوردن یکی از این گواهی‌های جعلی، به سادگی از آن برای به دام انداختن هزاران کاربر استفاده کنند.

سوء استفاده از این گواهی‌ها برای نفوذ به حریم خصوصی کاربران نیازمند همکاری سرویس‌دهنده‌های اینترنت (ISPs) با نفوذگران است که در مورد ایران، تجربه نشان می‌دهد که همه سرویس‌دهنده‌های بزرگ، مطیع محض سرویس‌های امنیتی و اطلاعاتی و دستورات سرکوب‌گرانه آنها هستند.

تا امروز نمی‌توان حضور حکومت ایران در پس این حملات را اثبات کرد، یا حمایت دولت از این اقدام را نشان داد، اما نکته مهم این است که چون همه زیرساخت‌ها و شبکه‌ها در انحصار دولت است، بستر چنین اقداماتی در ایران بیش از دیگر نقاط جهان فراهم است.

اواخر مارس امسال بود که یک هکر ۲۱ ساله ایرانی با نفوذ به سرورهای کومودو، بزرگ‌ترین مرکز صدور گواهی‌های امنیتی، چندین گواهی مرتبط با جی‌میل، یاهو و اسکایپ را به سرقت برد، اما شواهد نشان می‌دهد که او با سرویس‌های امنیتی و اطلاعاتی دولت ایران همکاری نداشته و برای اهداف شخصی یا گروهی یا کسب اعتبار در میان محافل امنیتی دست به چنین اقدامی زده بود.

انتقادات گسترده به سیستم صدور گواهی‌های امنیتی

متخصصان بنیاد Electronic Frontier با انتشار مقاله‌ای، به شدت از آسیب‌پذیری مراکز صدور آگهی انتقاد کردند و شیوه مرسوم را بی‌تناسب با نیازهای امنیتی کاربران در این زمانه دانستند. به اعتقاد آنها «سیستم صدور آگهی مربوط به ۱۰ سال پیش است؛ زمانی که بزرگ‌ترین دغدغه امنیتی موجود حفاظت از شماره‌ها و رمزهای کارت‌های اعتباری در برابر نفوذگران بود، اما امروز بسیاری از کاربران در بسیاری از نقاط دنیا باید از حریم خصوصی خود در برابر دولت‌ها و گرو‌ه‌های سازمان‌یافته سرکوبگر محافظت کنند و این با پایدار ماندن سیستم ناقص و قدیمی صدور آگهی‌ها ممکن نیست».

بنیاد Electronic Frontier مستقر در آمریکا، و از سازمان‌های فعال در زمینه‌مبارزه با سانسور آنلاین و دفاع از آزادی بیان، حملات نفوذگران برای به دست آوردن اطلاعات خصوصی کاربران از طریق گواهی‌های جعلی را نشانه «ضعف بزرگ مراکز صدور گواهی‌ها» اعلام کرده است. آنها می‌گویند «آسیب‌پذیری این مراکز صدور گواهی می‌تواند میلیون‌ها کاربر را در معرض خطر قرار دهد.»

به اعتقاد متخصصان بسیاری از کاربران به خاطر زبان فنی پیغام‌های هشدار مرورگرها، توجه چندانی به آن‌ها نشان نمی‌دهند و آنها را جدی نمی‌گیرند. ساده‌سازی پیغام‌ها و نزدیک‌تر کردن آنها به زبان محاوره، در کنار سخت‌گیری‌های بیشتر بر کمپانی‌های صدور گواهی‌های امنیتی، از جمله تغییراتی است که در آینده نزدیک رخ خواهد داد، اگرچه بسیاری از متخصصان امنیتی می‌گویند حوزه گواهی‌های امنیتی نیازمند تحولی بنیادین است.

کل تاریخ در سه سوت



94351706561312958393.gif
رسوایی صدا و سیما
در این ویدئو تحلیلگر افغان در پاسخ به سؤال مجری در مورد سپردن امنیت افغانستان به کشورهای منطقه می گوید:ایران و پاکستان عامل بی ثباتی در افغانستان هستند
مرگ بر کل نظام جمهوری خونخوار اسلامی


مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin