۱۳۹۰ مرداد ۲۰, پنجشنبه
یا علی گفتی و واژن باز شد
تقدیم به چاپلوسی که ادعا کرده رهبرش به هنگام زایمان یا علی گفت:
قصه ی ما اینچنیـــــــــن آغاز شد
چاپلوسی، در پی اعجــــــــاز شد
حق چو ماه و باطل آمد همچو ابر
حُقّه بر کاغذ قلــــــــــم پرداز شد
پس نوشت او، موقــــــــع زاییدنت
یا علی گفتی و واژن باز شــــــــد
چونکه باد معـــــــــده ات آمد برون
نغمه ی بلبل طنیـــــــــن انداز شد
شاش تو سرچشمـــه ی زمزم بود
هر که نوشیدست اهــــــل راز شد
بر خدویت هــــــر مریضی دست زد
با سلامت تا ابد دمســـــــــــاز شد
حضرت مهــــــــدی عنایت بر تو کرد
پس ولایت اینچنیــــــــــن احراز شد
چونکه نیرنگ و دروغ از حد گذشت
جوهرش خشکیــــــــد و در آواز شد
کاغذ از حیرت بخـــــــود آتش گرفت
خامــــــــــــه بال آورد و در پرواز شد
دودوزه بهار ۱۳۹۰
برگرفته از: وبلاگ دو دوزه
وضعیت وخیم جسمی قاسم شعله سعدی، درزندان اوین
خبرگزاری هرانا - خبرهای رسیده از زندان اوین حکایت از وضعیت وخیم جسمانی قاسم شعله سعدی، نماینده سابق مجلس و زندانی سیاسی در بند ۳۵۰ دارد.
به گزارش کلمه، در حالی شعله سعدی پنجمین ماه از بازداشت خود را میگذراند که پزشکان زندان اوین هم با توجه وضعیت وخیم جسمانی وی نسبت به سلامتی او هشدار داده و معتقد به عدم تحمل کیفر توسط وی هستند.
دکتر قاسم شعله سعدی، استاد دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران، وکیل دادگستری و نماینده پیشین دورههای سوم و چهارم مجلس شورای اسلامی از ۵ ماه پیش به اتهام تبلیغ علیه نظام و توهین به رهبری در بند ۳۵۰ زندان اوین به سر میبرد. او در سال ۸۱ نیز به اتهام توهین به رهبری بازداشت شده بود که بر اثر آسیبهای زمان بازداشت دچار ضایعه نخاعی شد و هم اکنون دست چپ وی با توجه به بیحس بودن کامل در معرض فلج قرار گرفته است.
در یک ماه و نیم گذشته نیز دو بار پزشکان متخصص مغز و اعصاب زندان اوین نسبت به این وضعیت هشدار دادهاند، اما تاکنون هیچ اقدامی توسط مسوولان زندان اوین و قضایی برای درمان این زندانی سیاسی انجام نشده است.
گفته می شود این زندانی حتی برای درمان به بیمارستانی خارج از زندان هم منتقل نشده و تاکنون نیز مسوولان با مرخصی درمانی و اغلب اوقات با ملاقات حضوری او با خانواده نیز جلوگیری کردهاند.
شعله سعدی که با توجه به حکم قبلیاش در سال ۸۱ بازداشت شده، این بازداشت را کاملا غیرقانونی میداند چرا که حکم وی مشمول مرور زمان شده است.
وی در سال ۸۱ در نامهای به مراجع درباره پایههای مشروعیت ولایت فقیه سوالاتی را طرح کرد.
گفتنی است طبق قانون جمهوری اسلامی حکم قضایی که مربوط به ده سال قبل است مشمول مروز زمان میشود و اجرای آن غیرقانونی و خلاف بین شرع است.
بر این اساس حکم وی متوقف شده بود اما مشخص نیست با دستور چه مقامی حکم نقض و مشمول مرور زمان شده، دوباره در مورد ایشان به مرحله اجرا گذاشته شده است. خانواده وی با تاکید بر وضعیت جسمانی بسیار نامناسب این استاد دانشگاه در زندان نسبت به وضعیت او ابراز نگرانی میکنند.
همچنین یکی از اتهامات این زندانی سیاسی مصاحبههای او با رسانههای خبری اعلام شده است که پیش از این توسط شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی صلواتی این اتهامات مورد بررسی قرار گرفت و بر اساس آن وی به ده سال محرومیت از وکالت و تدریس از دانشگاه محکوم شد. اما بار دیگر پس از دستگیری شعله سعدی همان پرونده به جریان افتاد و با وجود آنکه شعبه سوم بازپرسی این پرونده را مشمول قاعده منع تعقیب دانست و حکم برائت برای آن صادر کرد بر خلاف مقررارت بار دیگر نیروهای امنیتی پرونده را از بازپرس پس گرفته و این بار به دادیاری شعبه اول ارجاع کردند تا شعله سعدی برای انجام یک عمل واحد بار دیگر تحت محاکمه قرار بگیرد.
دکتر قاسم شعله سعدی بارها به این روند غیرقانونی حبس و محاکمهاش اعتراض کرده و برای درمان خواستار دریافت مرخصی درمانی شده اما هر بار مسوولان نسبت به خواستهها و اعتراضهای وی بیتوجهی نشان دادهاند.
بر اساس گزارشها، وی برای شرکت در انتخابات ریاست جمهوری دهم (در سال ۱۳۸۸) نیز ثبت نام کرده بود که توسط شورای نگهبان در کنار برخی دیگر از چهرههای شناخته شده طیف اصلاحات رد صلاحیت شد.
به گزارش کلمه، در حالی شعله سعدی پنجمین ماه از بازداشت خود را میگذراند که پزشکان زندان اوین هم با توجه وضعیت وخیم جسمانی وی نسبت به سلامتی او هشدار داده و معتقد به عدم تحمل کیفر توسط وی هستند.
دکتر قاسم شعله سعدی، استاد دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران، وکیل دادگستری و نماینده پیشین دورههای سوم و چهارم مجلس شورای اسلامی از ۵ ماه پیش به اتهام تبلیغ علیه نظام و توهین به رهبری در بند ۳۵۰ زندان اوین به سر میبرد. او در سال ۸۱ نیز به اتهام توهین به رهبری بازداشت شده بود که بر اثر آسیبهای زمان بازداشت دچار ضایعه نخاعی شد و هم اکنون دست چپ وی با توجه به بیحس بودن کامل در معرض فلج قرار گرفته است.
در یک ماه و نیم گذشته نیز دو بار پزشکان متخصص مغز و اعصاب زندان اوین نسبت به این وضعیت هشدار دادهاند، اما تاکنون هیچ اقدامی توسط مسوولان زندان اوین و قضایی برای درمان این زندانی سیاسی انجام نشده است.
گفته می شود این زندانی حتی برای درمان به بیمارستانی خارج از زندان هم منتقل نشده و تاکنون نیز مسوولان با مرخصی درمانی و اغلب اوقات با ملاقات حضوری او با خانواده نیز جلوگیری کردهاند.
شعله سعدی که با توجه به حکم قبلیاش در سال ۸۱ بازداشت شده، این بازداشت را کاملا غیرقانونی میداند چرا که حکم وی مشمول مرور زمان شده است.
وی در سال ۸۱ در نامهای به مراجع درباره پایههای مشروعیت ولایت فقیه سوالاتی را طرح کرد.
گفتنی است طبق قانون جمهوری اسلامی حکم قضایی که مربوط به ده سال قبل است مشمول مروز زمان میشود و اجرای آن غیرقانونی و خلاف بین شرع است.
بر این اساس حکم وی متوقف شده بود اما مشخص نیست با دستور چه مقامی حکم نقض و مشمول مرور زمان شده، دوباره در مورد ایشان به مرحله اجرا گذاشته شده است. خانواده وی با تاکید بر وضعیت جسمانی بسیار نامناسب این استاد دانشگاه در زندان نسبت به وضعیت او ابراز نگرانی میکنند.
همچنین یکی از اتهامات این زندانی سیاسی مصاحبههای او با رسانههای خبری اعلام شده است که پیش از این توسط شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی صلواتی این اتهامات مورد بررسی قرار گرفت و بر اساس آن وی به ده سال محرومیت از وکالت و تدریس از دانشگاه محکوم شد. اما بار دیگر پس از دستگیری شعله سعدی همان پرونده به جریان افتاد و با وجود آنکه شعبه سوم بازپرسی این پرونده را مشمول قاعده منع تعقیب دانست و حکم برائت برای آن صادر کرد بر خلاف مقررارت بار دیگر نیروهای امنیتی پرونده را از بازپرس پس گرفته و این بار به دادیاری شعبه اول ارجاع کردند تا شعله سعدی برای انجام یک عمل واحد بار دیگر تحت محاکمه قرار بگیرد.
دکتر قاسم شعله سعدی بارها به این روند غیرقانونی حبس و محاکمهاش اعتراض کرده و برای درمان خواستار دریافت مرخصی درمانی شده اما هر بار مسوولان نسبت به خواستهها و اعتراضهای وی بیتوجهی نشان دادهاند.
بر اساس گزارشها، وی برای شرکت در انتخابات ریاست جمهوری دهم (در سال ۱۳۸۸) نیز ثبت نام کرده بود که توسط شورای نگهبان در کنار برخی دیگر از چهرههای شناخته شده طیف اصلاحات رد صلاحیت شد.
این استاد دانشگاه و منتقد حکومت، فروردین سال جاری بازداشت و پس از مدتی روانه بند ۳۵۰ زندان اوین شد.
طرح آدم شدن محمد خاتمی در دست اقدام است
شدن طرحی هستند که براساس آن محمد خاتمی٬ اسدالله بیات , مجید انصاری، محمدعلی
ابطحی , عبدالواحد موسوی لاریو محمد موسوی خوئینیها خلع لباس خواهند شد"
به نظر من طرح خیلی خوب و پسندیده است و موجب محبوبیت بیشتر این افراد خواهد شد .
به نظر من طرح خیلی خوب و پسندیده است و موجب محبوبیت بیشتر این افراد خواهد شد .
اما
به تصور عالیجنابان مردم عادی مجرم خدادادی هستند , چون وقتی یک
به تصور عالیجنابان مردم عادی مجرم خدادادی هستند , چون وقتی یک
روحانی خطایی بکند یا فتنه گر باشد , برای تنبیه او و زهر چشم گرفتن
از سایر هم پالکی هایش او را خلع لباس میکنند . یعنی باید او مثل سایر
افراد جامعه کت و شلوار بپوشد ! قبلا در مورد یوسفی اشکوری و تعدادی
دیگر از شیوخ ملبس به لباس آخوندی از این حکم استفاده شده است .
علاوه بر اینکه مردم عادی مجرم هستند چند نتیجه میشود از این حکم گرفت ,
کسانی مثل محمود خان و جناب حداد قاتل و علی لالاجانی و عزت الله
تلویزیون مدار چه حکمی دارند ؟ آیا آنها فتنه گر بوده اند و توبه کردن و
خلع لباس شده اند یا اینکه نه از اول آنها مجرم خدازادی بوده اند , اگر از
اول مجرم بوده اند چرا در جمهوری اسلامی مسئولتهای سنگین دارند ؟
شاید هم آنها ازملایان لباس شخصی هستند که برای فریب اذهان عمومی
لباس عادی می پوشند تا در بین مجرمان خدادادی تجسس کنند و کسی به
آنها شک نکند ؟ شاید هم ...
به هر حال اینگونه احکام نشان میدهد که ملایان خودشان را از مردم
به هر حال اینگونه احکام نشان میدهد که ملایان خودشان را از مردم
جامعه نمی دانند و برای خودشان نوشابه باز میکنند . و خودشان را از یک تیر و
طائفه ای غیر از آدم ها میدانند , مهم نیست طایفه حیوانات باشند یا جن و
انس و پری به هر حال یعنی اینکه آدم نیستند , و انتظار آدمیت از آنها
اشتباه بزرگی است . در این راستا پیغمبر و امامان چه حکمی دارند ؟ آیا
آنها هم ملا بوده اند یا از مردم عادی ؟
با اجرای این طرح ضربتی و امام زمان گونه دو اتفاق می افتد اول
با اجرای این طرح ضربتی و امام زمان گونه دو اتفاق می افتد اول
اینکه تمام آخوندهای فوق الذکر از جرگه ملایی خارج و به جامعه آدمیت خواهند
پیوست , که خودش خیلی مسئله مهمی است . دوم اینکه بر خلاف
تصور آسد علی و شرکا محبوبیت این آدم ها به لحاظ آدم شدن در جامعه بیشتر
خواهد شد .
بعبارت ساده میشود حیوانات را به سه گروه تقسیم کرد
1- حیوانات حیوان مثل گنجشک وگاو و...
2- آدم ها
3- ملاها
1- حیوانات حیوان مثل گنجشک وگاو و...
2- آدم ها
3- ملاها
(جانورانی انسان نما با خصائصی حیوان صفت -
حد واسط انسان و حیوان)
برای رفتن از گروه ملایان به گروه آدمها علاوه بر عقل و شعور به
برای رفتن از گروه ملایان به گروه آدمها علاوه بر عقل و شعور به
کاتالیزر فتنه هم نیاز است .
انتقال یک زندانی سیاسی با وضعیت وخیم جسمی به یکی از بیمارستانها | |
بنابه گزارشات رسیده به "فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران" وخامت شدید حال زندانی سیاسی هادی عابدی باخدا و انتقال او به یکی از بیمارستانهای شهر رشت. وضعیت جسمی زندانی سیاسی هادی (همایون) عابدی با خدا از چند روز گذشته رو به وخامت گراییده بود و وضعیت جسمی او به حدی وخیم شده بود که ناچار شدند او را از زندان لاکان رشت به بیمارستان منتقل کردند. او بدلیل عفونت شدید کلیه و مثانه دچار تب لرز شده بود و این حالت به حدی شدید بود که جان او را در معرض خطر جدی قرار داده بود.بازجویان وزارت اطلاعات چند روز در این مورد تعلل کردندو از انتقال وی به بیمارستان ممانعت به عمل می آوردند. در حال حاضر وضعیت جسمی وی حاد می باشد و تغییر چندانی در شرایط وی ایجاد نشده است و هنوز هم خطر جدی جان او را تهدید می کند. زندانی سیاسی هادی عابدی با خدا توسط بابایی رئیس شعبۀ 1 دادگاه انقلاب در سال 88 محکوم به 2 سال زندان شد و آبان ماه 88 به زندان لاکان رشت منتقل شد . او به دلیل شرایط حاد جسمی قادر به تحمل حبس نیست . پزشک قانونی ،بهداری زندان و سایر مراکز پزشکی معالج وی این مسئله را مورد تایید کتبی قرار دادند و خواستار آزادی وی هستند. اما بازجویان وزارت اطلاعات و دادگاه انقلاب بدون توجه به توصیۀ پزشکان و شرایط حاد این زندانی او را همچنان در زندان نگه داشته اند و هر بار با وخامت شدید حال وی، او را به بیمارستان با هزینۀ خودش منتقل می کنند و پیش از بهبودی کامل وی را دوباره به زندان بازمی گردانند. زندانی سیاسی هادی عابدی باخدا از زندانیان سیاسی دهۀ 60 می باشد که هنگام دستگیری، پاسداران به وی شلیک کردند که از ناحیه نخاع مورد اصابت گلوله آنها قرار گرفت و دچار قطع نخاع گردید .او از آن زمان تا به حال قادر به حرکت نیست و با کمک صندلی چرخ دار حرکت می کند. اصابت گلوله باعث آسیب رساندن به سایر اندام های وی گردید که از جملۀ آن کلیه و از کار افتادن کامل مثانه است. فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران، نگه داری زندانی سیاسی که دچار قطع نخاع می باشد و قادر به حرکت نیست و پشت وی هم دچار زخم بستر می باشد را به عنوان یک عمل غیر انسانی محکوم می کند و از کمیسر عالی حقوق بشر خواستار اعزام گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل به ایران جهت ملاقات با زندانیان سیاسی و خانواده های آنها و تهیۀ گزارشی از جنایت علیه بشریت رژیم ولی فقیه علی خامنه ای و ارائۀ آن به به سازمان ملل می باشد. فعالین حقوق بشرو دمکراسی در ایران 20 مرداد 1390 برابر با 11 اوت 2011 |
« دستگیری کوهیارگودرزی و مادرش سیلی به صورت جامعه جهانی است» | |
« با توجه به بازداشت مادر کوهیار که تنها فامیل درجه یک وی میباشد ، عملا هیچ پاسخگویی به دوستان و بستگان درجه دو وی تا کنون نشده است. دوستان وی از یک سو نگرانند که بلایی سر وی امده باشد و یا اینکه برای اعتراف گیری تحت فشار باشد.» رئیس باشگاه ملی مطبوعات آمریکا: « دستگیری کوهیارگودرزی و مادرش سیلی به صورت جامعه جهانی است» به دنبال انتشار خبر دستگیری کوهیارگودرزی و مادر وی پروین مخترع یکی از افراد نزدیک به پرونده و دوستان وی به کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران توضیحاتی در این زمینه ارائه کرد. او در باره زمان دستگیری این فعال حقوق بشر گفت: « دوستان کوهیار تا صبح یکشنبه نهم مرداد از او خبر دارند. در حقیقت اخرین خبری که ازاو وجود دارد مربوط به صبح یکشنبه بوده است. عصر همان روز با یکی دیگر از دوستانش قرارملاقات داشته که سر قرارحاضر نشده است. لذا از صبح روز یکشنبه نهم مرداد که در منزل شخصی اش در خیابان جمالزاده تهران بوده ، هیچ خبری از کوهیار نداریم. کوهیار ناپدید شده. مادر کوهیار هم صبح روز بعد یعنی دوشنبه دهم مرداد در منزل مسکونی اش در شهر کرمان بازداشت شده است. وی هم اکنون در زندان مرکزی شهر کرمان زندانی است.» این درحالی است که روز چهارشنبه رییس نشنال پرس کلاب (باشگاه ملی مطبوعات) در آمریکا، که سال پیش جایزه ای را برای این فعال حقوق بشر در غیاب وی در نظر گرفته بود، با انتشار بیانیه ای نگرانی و ناراحتی خود را از دستگیری این فعال حقوق بشرو مادر وی ابراز کرد مارک همریک در این بیانیه گفته است که دستگیری کوهیار گودرزی و مادرش سیلی به گوش جامعه بین المللی است.» وی همچنین از دولت ایران خواسته است که این فعال حقوق بشر و مادرش و روزنامه نگاران و دیگری کسانی را که بدون اینکه از دسترسی به ابتدایی ترین حقوقشان بهره مند باشند مورد بدرفتاری قرارگرفته اند را آزاد کند. این منبع نزدیک به خانواده آقای گودرزی به کمپین در خصوص اینکه آیا او هیچ تماسی با نزدیکان خود گرفته یا نه گفت: « کوهیار هیچ تماسی نداشته و اساسا معلوم نیست که در چه وضعیتی قرار دارد. ما نگرانیم که خدای نکرده بلایی به سرش اورده باشند….مادر کوهیار خانم پروین مخترع هیچ فعالیت سیاسی یا حقوق بشری نداشته اند. و به همین خاطر بازداشت ایشان خیلی سوال برانگیز است. ایشان از بند نشوان زندان مرکزی کرمان تماس گرفته است و تنها توانسته بگوید که همراه قاچاقچی ها و قاتلین نگهداری میشود. اینکه چرا باشداشت شده است برای همه مبهم است. احتمالا بازداشت وی با هدف جلوگیری از اطلاعرسانی در مورد وضعیت کوهیار بوده و همچنین فشار بر کوهیار بوده است.» منبع یاد شده در خصوص وضعیت حقوقی پرونده آقای گودرزی به کمپین گفت: « کوهیار سال ۸۸ در حالیکه عازم شهر قم برای شرکت در مراسم مرحوم ایت الله منتظری بود بازداشت و به یک سال حبس محکوم شد و دوران محکومیتش را در زندان های اوین و رجایی شهر ( گوهر دشت کرج ) گذراند و آزاد شد. اما هم اکنون هیچ نهاد قضایی مسئولیت بازداشت احتمالی وی را به عهده نگرفته است و به دوستان و بستگان وی گفته اند که از طریق کلانتری محل اعلام مفقود شدن و ادم ربایی بکنند. هیچ دستو قضایی جدیدی برای بازداشت کوهیار در پرونده قضایی اش وجود ندارد.» وی در خصوص نگرانی های موجود با توجه به اطلاعات یاد شده درباره وضعیت سلامت کوهیارگودرزی افزود> « با توجه به بازداشت مادر کوهیار که تنها فامیل درجه یک وی میباشد ، عملا هیچ پاسخگویی به دوستان و بستگان درجه دو وی تا کنون نشده است. دوستان وی از یک سو نگرانند که بلایی سر وی امده باشد و یا اینکه برای اعتراف گیری تحت فشار باشد.» |
ابرهای تیره، آسمان روزنامه نگاری ایران را ترک نمیکنند
فقط طی یک سال گذشته بیش از ده نفر از روزنامه نگارانی که با قرارهای قضایی آزاد شده بودند با قطعی شدن حکم به زندان انتقال داده شدند. این امر وخامت اوضاع روزنامه نگاران مستقل و آزادی مطبوعات را در ایران به تصویر میکشد.
هم اکنون بیش از سی تن از روزنامه نگاران ایرانی با دریافت احکامی از یک تا دوازده سال حبس، در زندان بسر میبرند.
احمد زید آبادی، علیرضا رجایی، ابوالفضل عابدینی، عیسی سحر خیز، علی ملیحی، نادر کریمی جونی، عماد بهاور، شاهین زینعلی، حشمت الله طبرزدی، بهمن احمدی امویی، سیامک قادری و دهها نفر از روزنامه نگاران دیگر هم اکنون در زندانهای جمهوری اسلامی ایران دوران محکومیت خود را میگذرانند.
محکومیتی که طی دادگاههای فرمایشی و امنیتی و بدون رعایت مفاد مطرح آئین دادرسی مدنی و حضور هئیت منصفه صادر شده است.
نه فقط به خاطر حضور بیش از سی تن از روزنامه نگاران در زندانهای ایران که مجموعا به حدود یکصدو پنجاه سال حبس محکوم شدهاند، بلکه به خاطر احضار، بازداشت و تحت فشار قراردادن شمار کثیری از روزنامه نگاران ایرانی از جمله عبدالرضا تاجیک، محمد قوچانی، فرزانه روستایی، نازنین خسروانی، احمد غلامی و... حکومت ایران همچنان جایگاه خود را به عنوان خشنترین حکومت ناقض آزادی بیان، آزادی مطبوعات و سایر آزادیهای مدنی حفظ کرده و به بزرگترین تهدید کننده روزنامه نگاران مستقل تبدیل شده است.
پس از به اصطلاح انتخابات ۸۸ و بالاخص در سال گذشته نهادهای امنیتی و نظامی جمهوری اسلامی و در صدر آن وزارت اطلاعات و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی رفتار به مراتب خشنتر و بیرحمانه تری علیه زندانیان سیاسی و از جمله روزنامه نگاران به مورد اجرا گذاشتند. هیات نظارت بر مطبوعات که با صدور بخشنامههای صریح و تهدید آمیز نشریات سراسری را از پرداختن به موضوعهای مهم سیاسی، اجتماعی و اقتصادی باز میدارد و درعوض این نشریات را به چاپ مطالب سفارشی و فرمایشی به نفع دولت و حکومت مجبور مینماید، طی سال گذشته با شدت بیشتری به فعالیت خود ادامه داده است. چنان که تندرویهای مدیر کل پیشین مطبوعات داخلی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نهایتا وی را ناگزیر به استعفا کرد. این در حالی است که پس از تغییر مدیر کل یاد شده، رویه مالوف اداره کل مطبوعات داخلی و هیات نظارت بر مطبوعات تغییر چندانی نکرده و حکومت هم چنان از ابزار خشونت، توقیف، تهدید وارعاب روزنامه نگاران و نشریات برای مهار رفتار ایشان بهره میجوید.
البته در شهرستان وضع از این هم اسفناکتر و وخیمتر است ونمایندگان اداره کل مطبوعات در مراکز استان و شهرستانهای بزرگ، مستقیما با مطبوعات محلی تماس گرفتند و آنان را در مورد پرداختن یا نپرداختن به موضوعهای خاص تحت فشار میگذارند. این بدان معنی است که در شرایط کنونی، وجود مطبوعات آزاد و مستقل در ایران بیشتر به شوخی و لطیفه شبیه است. در همین حال معرفی روزنامه نگاران به عنوان جاسوسان دشمن باز هم از سوی مقامات جمهوری اسلامی ایران مورد تایید قرار گرفت تا جایی که مدیر کل پیشین مطبوعات داخلی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بارها در جمع روزنامه نگاران، اصحاب رسانه را پیاده نظام دشمن خوانده است.
به جز اظهارات او، نمایش ساختگی اظهارات نادر کریمی جونی که تحت فشار و شکنجه در سال گذشته پخش شد، نشان میدهد که اعتراف گیری تلویزیونی با ابزار شکنجه به منظور بدنام کردن روزنامه نگاران به عنوان آخرین تیر ترکش وزارت اطلاعات و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، هنوز هم مورد استفاده قرار میگیرد. البته روشن است که نه فقط مردم شریف ایران که ناظران بین المللی و دست اندرکاران رسانههای گروهی جهان، این حربه نخ نما شده دستگاههای امنیتی جمهوری اسلامی ایران را میشناسند و برای آن اهمیتی قائل نیستند.
در سال گذشته فشار اجتماعی بر روزنامه نگاران و بالاخص روزنامه نگاران زندانی تشدید شد. پس لرزههای اقتصاد نابسامان و بحران زده ایران، اقتصاد نحیف و آسیب پذیر روزنامهها و رسانههای غیر دولتی ایران را بیش از پیش دچار آسیب کرده است. در این میان استفاده مدیران وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی از حربه کمکهای مالی و یارانه اعطایی به مطبوعات برای مهار انتقاد رسانهها از دولت و حکومت و نیز واگذاری انحصارآگهیهای دولتی به دو روزنامه ایران وکیهان، ضربه ناجوانمردانه دیگری بر اقتصاد روزنامههای مستقل و غیر دولتی ایران بود. در عین حال ماموران امنیتی جمهوری اسلامی ایران با هرگونه کمک مردمی به خانوادههای روزنامه نگاران مقابله کرده و راههای رسیدن این کمکها به خانوادههای مذکور را با دستگیری، بازداشت جمع زیادی از فعالان مدنی و از جمله روزنامه نگاران فعال در این زمینه مسدود کرده است. دستگاههای امنیتی جمهوری اسلامی ایران تلاش میکنند از طریق مسدود کردن این کمکها، معیشت خانوادههای زندانیان روزنامه نگار را دچار بحران کرده و روزنامه نگاران زندانی رابه تمکین در برابر خواستههای نامشروع حکومت وادار کنند.
این همه نشان میدهد که بالاخص در شرایط کنونی، دل بستن به بهبود رفتار جمهوری سالامی ایران در زمینه رعایت آزادیهای مدنی و حقوق انسانی چندان واقع بینانه نیست.
رهبر حکومت ایران در سخنرانیهای اخیر خود به آنچه که اختلاف افکنی میان مسولان نظام از طریق انتشار اخبار و اطلاعات از سوی رسانهها خوانده، به شدت حمله کرده و مطبوعات و رسانهها را به افزایش خود سانسوری فرا خوانده است. در ادامه این حملات، سایر روحانیون حکومتی ایران نیز به مطبوعات به عنوان پیگاههای دشمن حمله کرده و خواستار هر چه محدود کردن دامنه فعالیتهای مطبوعات و رسانهها شدهاند. در چنین شرایطی البته واقع بینانهتر خواهد بود چنانچه آینده تاریکی برای آزادیهای مدنی و از جمله آزادی بیان، آزادی گردش اطلاعات و آزادی مطبوعات پیش بینی شود و مهاجرت اجباری روزنامه نگاران ایرانی به خارج از مرزها، شتاب فزایندهای گیرد.
4 نفر از متهمان تجاوز گروهی خمینیشهر به اعدام در ملاءعام محکوم شدند | |
رای دادگاه تجاوز گروهی به تعدادی از زنان در خمینیشهر اصفهان صادر شد و به موجب آن چهار نفر از متهمان اصلی این پرونده محکوم به اعدام در ملأعام شدند. به گزارش ایسنا، نشست خبری رئیس کل دادگستری استان اصفهان صبح روز پنجشنبه برگزار شد و طی آن «انصاری» به توضیح درباره جزئیات رای صادره در طی دو جلسه دادگاه روزهای سهشنبه و چهارشنبه پرداخت. انصاری در اینباره گفت: مطابق رای صادره متهمان ردیف اول تا هشتم، با اتهام 1- مشارکت در آدمربایی با وسیله نقلیه نسبت به شش نفر خانم، 2- حبس غیرقانونی نسبت به هشت نفر آقا، 3- ایراد ضرب و جرح عمدی نسبت به کلیه شکات که 14 نفر هستند، 4- سرقت مقرون به آزار، 5- زنای به عنف و اکراه، متهم شدهاند. وی ادامه داد: این اتهامات به کلیه متهمان تفهیم شد و با نظر وکلای شکات نسبت به موضوع ایراد ضرب و جرح عمدی و جنبه خصوصی سرقت مقرون به آزار برای متهمان ترک تعقیب صادر شد. انصاری گفت: برای متهمان ردیف اول تا ششم با موضوع اتهامی حبس غیرقانونی هرکدام به سه سال حبس تعزیری محکوم شدند. در مورد اتهام سرقت مقرون به آزار از جنبه عمومی آن نیز متهمان ردیف اول تا ششم به 10 سال حبس و 74 ضربه شلاق محکوم شدهاند. همچنین در مورد مشارکت در آدمربایی با وسیله نقلیه نیز متهمان تا ردیف ششم به 15 سال حبس محکوم شدند. رئیس کل دادگستری استان اصفهان ادامه داد: متهم ردیف هفتم به دلیل اینکه مداخله و مباشرت وی در حصول جرم ضعیفتر بوده است با استناد به تبصره ذیل ماده 42 قانون مجازات اسلامی در مورد اتهام حبس غیرقانونی به یک سال حبس تعزیری و در مورد سرقت مقرون به آزار به سه سال حبس و 50 ضربه شلاق و در موضوع مشارکت در آدمربایی با وسیله نقلیه به 5 سال حبس محکوم شد. انصاری افزود: متهمان ردیف اول تا چهارم در موضوع اتهامی زنای به عنف و اکراه محکوم به اعدام به صورت دارآویختن در ملأعام در یکی از میادین اصلی خمینیشهر محکوم شدند. به گفته وی متهمان ردیف پنجم و ششم، به جهت نیاز به تحقیقات بیشتر و عندالزوم مواجهه آنها با محکومی که اخیرا دستگیر شده و سایر متهمان فراری، پرونده آنها همچنان مفتوح خواهد بود. رئیس دادگستری استان اصفهان اعلام کرد: در خصوص اتهام متهم ردیف هفتم با موضوع زنای به عنف و اکراه و متهم ردیف نهم (باغبان) با موضوع معاونت در آدمربایی و زنای به عنف و اکراه به لحاظ کافی بودن دلایل بر برائت آنها، رای بر برائت صادر شده است. وی افزود: در مورد متهم ردیف هشتم و با توجه به اینکه کلیه اتهامات مطروحه در کیفرخواست و زنای به عنف و اکراه و با توجه به انکار متهم و اینکه هیچیک از شکات و متهمان دیگر حضور وی را در باغ اول و دوم تائید نکرده و نامبرده توسط شکات نیز مورد شناسایی قرار نگرفته است و به لحاظ عدم وجود دلیل کافی رای بر برائت وی صادر شد. انصاری افزود: رای صادره به کلیه شکات و متهمان ابلاغ شده است و متهمان ظرف 20 روز مهلت اعتراض دارند. موضوع تجاوز گروهی به تعدادی از زنان در خمینیشهر اصفهان در سوم خرداد 90 و در باغی در اطراف خمینیشهر اتفاق افتاد که طی آن تعدادی افراد شبانه وارد باغ شده و به گفته رئیس کل دادگستری استان اصفهان با به کار بردن الفاظی مانند حاجی، سید، برادر و غیره سعی در معرفی خود به عنوان نیروهای بسیجی داشتند که در پایان با جداسازی زنان و مردان، زنان را با خودروی سمند حاضر در محل به باغ دیگری منتقل کرده و در آنجا به آنها تجاوز کردند |
اشتراک در:
پستها (Atom)
مطلب را به بالاترین بفرستید: