بلاتکلیفی رضا شهابی پس از چهارده ماه حبس
خبرگزاری هرانا - رضا شهابی عضو هیئت مدیره سندیکای کارگران شرکت واحد تهران در ۲۲ خرداد ماه ۸۹ بازداشت شد و هم اکنون مدت چهارده ماه است که در بند ۲۰۹ زندان اوین در بلاتکلیفی بسر میبرد.
ربابه رضایی همسر این فعال کارگری با اشاره به چهارده ماه دوندگیهایش میگوید: "در پیگیری پرونده همسرم به هر کجایی که بگویید مراجعه کردهام اما هیچ نتیجهای نگرفتهام. از دادستان بگیرید تا مسئولین دیگر قضایی، اما هیچ پاسخی نمیدهند و همسرم همچنان در بلاتکلیفی بسر میبرد. الان چهارده ماه از بازداشت همسرم میگذرد اما هیچ حکمی برایش ندادهاند و مسئولین در پاسخ به ما هر روز یک بهانهای میآورند و ما را سر میدوانند. چهارم خرداد ماه برایش یک دادگاه تشکیل دادند که قرار بود سه روز بعد از دادگاه حکمش را به ما اعلام کنند و نتیجه دادگاه را بگویند اما هنوز هیچ نتیجهای به ما داده نشده است. بعد از پیگیریهای من دوباره گفتند قرار است دادگاه دیگری برای وی برگزار شود. آخر چند بار باید دادگاه برگزار کنند؟ چقدر همسرم را باید ببرند و بیاورند و باز وضعیتش بلاتکلیف باشد؟ الان هم که تاریخ دادگاه بعدی را اعلام نکردهاند. امروز هم من به همراه دخترم دفتر دادستان کل کشور رفتم اما بعد از ساعتها چهار طبقه را بالا و پایین رفتیم و از این اتاق به آن اتاق ما را فرستادند و هیچ جوابی به ما ندادند حتی نامه من را هم نگرفتند و دست خالی با دخترم به خانه برگشتیم. وکیل همسرم هم در طول چهارده ماه فقط یکبار توانسته موکل خود را ببیند و هر چه توانسته پیگیری کرده اما او هم مانند ما به نتیجهای نرسیده است."
وی در خصوص مشکلات جسمانی همسرش در گفتگو با جرس میافزاید: "مشکلات جسمانی که رضا داشت نه تنها برطرف نشده بلکه بشدت هم حالش بد شده است. ایشان قبل از بازداشت از آرتوروز گردن رنج میبرد و در مدتی هم که در زندان نگهداری شده است، این ناراحتی شدت پیدا کرده و مشکلات جسمانی جدیدی هم در زندان گرفتهاند. فشارشان بالا و پایین میرود و خون دماغ میشود و ناراحتی قلبی هم دارد. حدود ده روز پیش حالش بد میشود بطوریکه به بهداری منتقل میشود و بعد آزمایش و سونوگرافی مشخص شد که به بیماری کبد مبتلا شده است. این هم از نتایج زندان که روز بروز بر مشکلات جسمیاش اضافه میشود."پیش از این دستگاه قضایی علت ادامه بازداشت رضا را عدم توانایی خانواده برای تودیع وثیقه اعلام کردهاند که این موضوع با اعتراض وکیل مدافع وی قرار گرفت. در واقع ادامه بازداشت این فعال کارگری تنها به دلیل خواست غیر قانونی مقامات قضایی و امنیتی بوده و این موضوع که خانواده نمیتوانسته وثیقه تودیع کند دروغی آشکار و بهانهای بیش نبود.همسر رضا شهابی در این خصوص میگوید: "ما الان نه ماه است که سند گذاشتهایم تا همسرم بتواند از زندان بیرون بیاید و وضعیت پروندهاش مشخص شود. دو هفته پیش به ما زنگ زدند گفتند سند شما پذیرفته شده و کارهایش را انجام دهید که ما رفتیم تا اقدامات لازم را انجام دهیم اما آقای صلواتی به صراحت گفتند شما را سر کار گذاشتهاند و او آزاد نمیشود. سوال من این است مگر همسر من چه جرمی مرتکب شده که نمیتواند از زندان بیرون بیاید؟ چرا بعد از چهارده ماه بلاتکلیفی با سند نمیتواند آزاد شود؟"خانم رضایی با اشاره به مشکلات زندگی خود و فرزندانش ادامه میدهد: "الان با دو تا فرزند مشکلات زندگی را تحمل میکنم اما بخدا خیلی سخت است. یکسال تحصیلی که فرزندانم بدون پدر سر کردند و از نظر روحی اعصابشان بهم ریخته است، الان هم که تابستان است و دوست دارند با پدرشان به مسافرت بروند که محروم هستند. از سوی دیگر مادر همسرم ناراحتی قلبی دارد و عمل کرده است و اصلا حالشان خوب نیست امیدوارم حتی برای یکی و دو روز بگذارند رضا بیاید و حداقل مادر بیمارش را ببیند. اما دوندگیهای ما در این زمینه هم بینتیجه مانده است."
ربابه رضایی در پایان با بیان اینکه اتهامی که به همسر من زدهاند مانند همه اتهاماتی است که به مردم وارد میکنند از جمله ارتباط با بیگانگان و امثال اینها، خطاب به مسئولین کشور میگوید: "من از مسئولین میخواهم هر چه زودتر ما را از بلاتکلیفی در بیاورند و به پرونده همسرم رسیدگی کنند. بلاتکلیفی یک ماه، دوماه، نه اینکه یک شخصی را چهارده ماه در شرایط بلاتکلیفی نگه دارند! مگر جرم یک راننده شرکت واحد چیست؟ همسر من یک کارگر است غیر از اینکه از حق خود و کارگران دفاع کرده است، چه کاری کرده که مستحقق این همه زندان و بلاتکلیفی باید باشد؟ جنایت که نکرده، دزدی که نکرده، کار خلاف که نکرده، چرا باید زندان باشد؟ جرم همسر من فقط این است که یک کارگر است و از حق و حقوق کارگری دفاع کرده است. امیدوارم آمدن گزارشگر ویژه حقوق بشر به ایران باعث شود همسر بیگناه من از این وضعیت بلاتکلیفی دربیاید و از زندان آزاد شود."
خبرگزاری هرانا - رضا شهابی عضو هیئت مدیره سندیکای کارگران شرکت واحد تهران در ۲۲ خرداد ماه ۸۹ بازداشت شد و هم اکنون مدت چهارده ماه است که در بند ۲۰۹ زندان اوین در بلاتکلیفی بسر میبرد.
ربابه رضایی همسر این فعال کارگری با اشاره به چهارده ماه دوندگیهایش میگوید: "در پیگیری پرونده همسرم به هر کجایی که بگویید مراجعه کردهام اما هیچ نتیجهای نگرفتهام. از دادستان بگیرید تا مسئولین دیگر قضایی، اما هیچ پاسخی نمیدهند و همسرم همچنان در بلاتکلیفی بسر میبرد. الان چهارده ماه از بازداشت همسرم میگذرد اما هیچ حکمی برایش ندادهاند و مسئولین در پاسخ به ما هر روز یک بهانهای میآورند و ما را سر میدوانند. چهارم خرداد ماه برایش یک دادگاه تشکیل دادند که قرار بود سه روز بعد از دادگاه حکمش را به ما اعلام کنند و نتیجه دادگاه را بگویند اما هنوز هیچ نتیجهای به ما داده نشده است. بعد از پیگیریهای من دوباره گفتند قرار است دادگاه دیگری برای وی برگزار شود. آخر چند بار باید دادگاه برگزار کنند؟ چقدر همسرم را باید ببرند و بیاورند و باز وضعیتش بلاتکلیف باشد؟ الان هم که تاریخ دادگاه بعدی را اعلام نکردهاند. امروز هم من به همراه دخترم دفتر دادستان کل کشور رفتم اما بعد از ساعتها چهار طبقه را بالا و پایین رفتیم و از این اتاق به آن اتاق ما را فرستادند و هیچ جوابی به ما ندادند حتی نامه من را هم نگرفتند و دست خالی با دخترم به خانه برگشتیم. وکیل همسرم هم در طول چهارده ماه فقط یکبار توانسته موکل خود را ببیند و هر چه توانسته پیگیری کرده اما او هم مانند ما به نتیجهای نرسیده است."
وی در خصوص مشکلات جسمانی همسرش در گفتگو با جرس میافزاید: "مشکلات جسمانی که رضا داشت نه تنها برطرف نشده بلکه بشدت هم حالش بد شده است. ایشان قبل از بازداشت از آرتوروز گردن رنج میبرد و در مدتی هم که در زندان نگهداری شده است، این ناراحتی شدت پیدا کرده و مشکلات جسمانی جدیدی هم در زندان گرفتهاند. فشارشان بالا و پایین میرود و خون دماغ میشود و ناراحتی قلبی هم دارد. حدود ده روز پیش حالش بد میشود بطوریکه به بهداری منتقل میشود و بعد آزمایش و سونوگرافی مشخص شد که به بیماری کبد مبتلا شده است. این هم از نتایج زندان که روز بروز بر مشکلات جسمیاش اضافه میشود."
ربابه رضایی همسر این فعال کارگری با اشاره به چهارده ماه دوندگیهایش میگوید: "در پیگیری پرونده همسرم به هر کجایی که بگویید مراجعه کردهام اما هیچ نتیجهای نگرفتهام. از دادستان بگیرید تا مسئولین دیگر قضایی، اما هیچ پاسخی نمیدهند و همسرم همچنان در بلاتکلیفی بسر میبرد. الان چهارده ماه از بازداشت همسرم میگذرد اما هیچ حکمی برایش ندادهاند و مسئولین در پاسخ به ما هر روز یک بهانهای میآورند و ما را سر میدوانند. چهارم خرداد ماه برایش یک دادگاه تشکیل دادند که قرار بود سه روز بعد از دادگاه حکمش را به ما اعلام کنند و نتیجه دادگاه را بگویند اما هنوز هیچ نتیجهای به ما داده نشده است. بعد از پیگیریهای من دوباره گفتند قرار است دادگاه دیگری برای وی برگزار شود. آخر چند بار باید دادگاه برگزار کنند؟ چقدر همسرم را باید ببرند و بیاورند و باز وضعیتش بلاتکلیف باشد؟ الان هم که تاریخ دادگاه بعدی را اعلام نکردهاند. امروز هم من به همراه دخترم دفتر دادستان کل کشور رفتم اما بعد از ساعتها چهار طبقه را بالا و پایین رفتیم و از این اتاق به آن اتاق ما را فرستادند و هیچ جوابی به ما ندادند حتی نامه من را هم نگرفتند و دست خالی با دخترم به خانه برگشتیم. وکیل همسرم هم در طول چهارده ماه فقط یکبار توانسته موکل خود را ببیند و هر چه توانسته پیگیری کرده اما او هم مانند ما به نتیجهای نرسیده است."
وی در خصوص مشکلات جسمانی همسرش در گفتگو با جرس میافزاید: "مشکلات جسمانی که رضا داشت نه تنها برطرف نشده بلکه بشدت هم حالش بد شده است. ایشان قبل از بازداشت از آرتوروز گردن رنج میبرد و در مدتی هم که در زندان نگهداری شده است، این ناراحتی شدت پیدا کرده و مشکلات جسمانی جدیدی هم در زندان گرفتهاند. فشارشان بالا و پایین میرود و خون دماغ میشود و ناراحتی قلبی هم دارد. حدود ده روز پیش حالش بد میشود بطوریکه به بهداری منتقل میشود و بعد آزمایش و سونوگرافی مشخص شد که به بیماری کبد مبتلا شده است. این هم از نتایج زندان که روز بروز بر مشکلات جسمیاش اضافه میشود."
پیش از این دستگاه قضایی علت ادامه بازداشت رضا را عدم توانایی خانواده برای تودیع وثیقه اعلام کردهاند که این موضوع با اعتراض وکیل مدافع وی قرار گرفت. در واقع ادامه بازداشت این فعال کارگری تنها به دلیل خواست غیر قانونی مقامات قضایی و امنیتی بوده و این موضوع که خانواده نمیتوانسته وثیقه تودیع کند دروغی آشکار و بهانهای بیش نبود.
همسر رضا شهابی در این خصوص میگوید: "ما الان نه ماه است که سند گذاشتهایم تا همسرم بتواند از زندان بیرون بیاید و وضعیت پروندهاش مشخص شود. دو هفته پیش به ما زنگ زدند گفتند سند شما پذیرفته شده و کارهایش را انجام دهید که ما رفتیم تا اقدامات لازم را انجام دهیم اما آقای صلواتی به صراحت گفتند شما را سر کار گذاشتهاند و او آزاد نمیشود. سوال من این است مگر همسر من چه جرمی مرتکب شده که نمیتواند از زندان بیرون بیاید؟ چرا بعد از چهارده ماه بلاتکلیفی با سند نمیتواند آزاد شود؟"
خانم رضایی با اشاره به مشکلات زندگی خود و فرزندانش ادامه میدهد: "الان با دو تا فرزند مشکلات زندگی را تحمل میکنم اما بخدا خیلی سخت است. یکسال تحصیلی که فرزندانم بدون پدر سر کردند و از نظر روحی اعصابشان بهم ریخته است، الان هم که تابستان است و دوست دارند با پدرشان به مسافرت بروند که محروم هستند. از سوی دیگر مادر همسرم ناراحتی قلبی دارد و عمل کرده است و اصلا حالشان خوب نیست امیدوارم حتی برای یکی و دو روز بگذارند رضا بیاید و حداقل مادر بیمارش را ببیند. اما دوندگیهای ما در این زمینه هم بینتیجه مانده است."
ربابه رضایی در پایان با بیان اینکه اتهامی که به همسر من زدهاند مانند همه اتهاماتی است که به مردم وارد میکنند از جمله ارتباط با بیگانگان و امثال اینها، خطاب به مسئولین کشور میگوید: "من از مسئولین میخواهم هر چه زودتر ما را از بلاتکلیفی در بیاورند و به پرونده همسرم رسیدگی کنند. بلاتکلیفی یک ماه، دوماه، نه اینکه یک شخصی را چهارده ماه در شرایط بلاتکلیفی نگه دارند! مگر جرم یک راننده شرکت واحد چیست؟ همسر من یک کارگر است غیر از اینکه از حق خود و کارگران دفاع کرده است، چه کاری کرده که مستحقق این همه زندان و بلاتکلیفی باید باشد؟ جنایت که نکرده، دزدی که نکرده، کار خلاف که نکرده، چرا باید زندان باشد؟ جرم همسر من فقط این است که یک کارگر است و از حق و حقوق کارگری دفاع کرده است. امیدوارم آمدن گزارشگر ویژه حقوق بشر به ایران باعث شود همسر بیگناه من از این وضعیت بلاتکلیفی دربیاید و از زندان آزاد شود."
ربابه رضایی در پایان با بیان اینکه اتهامی که به همسر من زدهاند مانند همه اتهاماتی است که به مردم وارد میکنند از جمله ارتباط با بیگانگان و امثال اینها، خطاب به مسئولین کشور میگوید: "من از مسئولین میخواهم هر چه زودتر ما را از بلاتکلیفی در بیاورند و به پرونده همسرم رسیدگی کنند. بلاتکلیفی یک ماه، دوماه، نه اینکه یک شخصی را چهارده ماه در شرایط بلاتکلیفی نگه دارند! مگر جرم یک راننده شرکت واحد چیست؟ همسر من یک کارگر است غیر از اینکه از حق خود و کارگران دفاع کرده است، چه کاری کرده که مستحقق این همه زندان و بلاتکلیفی باید باشد؟ جنایت که نکرده، دزدی که نکرده، کار خلاف که نکرده، چرا باید زندان باشد؟ جرم همسر من فقط این است که یک کارگر است و از حق و حقوق کارگری دفاع کرده است. امیدوارم آمدن گزارشگر ویژه حقوق بشر به ایران باعث شود همسر بیگناه من از این وضعیت بلاتکلیفی دربیاید و از زندان آزاد شود."