نامه مادر پگاه به مناسبت روز تولد پگاه آهنگرانی
امروز ۲۷ ساله میشوی و من به یاد میآورم وقتی ۷ ساله شدی که باید تو را به جایی میفرستادم به نام مدرسه.تنها، بدون همراهی من. حس دوگانهای داشتم، خوشحال از بزرگ شدنت و دلگیر که مثل قبل همیشه در کنارم نیستی، فکر میکنم این دلشوره همه مادران است که در غیابم با فرزندم چگونه رفتار میکنند؟ ولی همه این خطر را میکنند و کسی به خاطر این نگرانی فرزندش را از تحصیل محروم نمی کند، رشد و طراوت و بلوغ او میارزد به این خطر و تجربه هم نشان داده راه دیگری نیست برای بزرگ شدن.
مگر میتوانیم کودک را در خانه حبس کنیم و از هر نظر بهش برسیم و در ۲۷ سالگی فردی سالم و طبیعی تحویل بگیریم؟ کسی که بتواند در خطرها از خودش دفاع کند و قوه تشخیص داشته باشد.
چه شده که اینقدر دل نازک و حساس شدیم؟ از چه واهمه داریم؟ چرا نمیپذیریم بچهها رشد طبیعی داشته باشند؟ حتی با قبول خطر آسیب زدن و آسیب دیدن؟ این کاریست که هر پدر ومادر دلسوزی میکند. با حبس کردن آنها خیال ما راحت میشود ولی به سر آنها چه میآید؟
پگاه جان من تو را اینگونه بزرگ کردم و اصلا ًپشیمان نیستم و اگر به ۲۷ سال پیش برگردیم باز همینطور عمل میکنم. مطمئنم تو هیچ کاری نکردی که آسیبی به کسی بزند یا مسئلهای رو به خطر بندازه یا ارزشی رو تهدید کند. تو آدم خاصی نیستی و هیچ توانایی فوقالعادهای نداری. فقط به طور طبیعی بزرگ شدی ولی شرایط امروزت طبیعی نیست. فکر کنم دچار والدین حساستر و دلسوزتری شدهای و میدانم این را درک میکنی. راه دیگری برای بزرگ شدن نیست. به تشخیصت ایمان دارم فقط دلم برای خندههایت خیلی تنگ شده.
تولدت مبارک عزیزم.
فیس بوک بیست و پنجم بهمن